6 راه برای کنترل زمان بهتر و بهرهوری بیشتر
در این مقاله با 6 روش کاربردی برای کنترل درست زمان و استفاده بهینه از آن آشنا خواهید شد. این مقاله نوشته دکتر پرپتوا نئو میباشد. خواندن این مقاله کاربردی از زردنیوز را به شما شدیدا توصیه میکنیم.
مقدمه
به عنوان کسی که مجبور بود زمانش را برای رفت و آمد به دو کشور و سه شهر تقسیم کند، به سرعت متوجه شدم که تقویمها زندگی خودشان را دارند. حتی اگر تا عصر یکشنبه هفته آینده زمان زیادی به نظر برسد اما به سرعت زمان میگذرد.
آنجا بود که اهمیت تعیین مرزهای زمانی را یاد گرفتم، اگر چه دیر یاد گرفتم اما متوجه شدم که زمان و انرژیام را فقط به افرادی که میخواهم با آنها وقت بگذارنم اختصاص بدهم و حتی اگر بسیاری از رویدادهای داخل تقویم با تفریح بگذرد. به عنوان یک درونگرا به اوقات تنهایی نیز نیاز دارم تا بتوانم انرژی درونیام را بالا ببرم و زمانی برای فکر کردن و خوابیدن داشته باشم.
ساعاتی را که به خودم اختصاص میدهم برایم بسیار ارزشمند است و فقط به این دلیل که از لحاظ فنی یک فاصله زمانی وجود دارد به این معنی نیست که باید بیدار شوم یا زمانام را قربانی انجام دادن کاری بکنم.
در عوض، میتوانیم در مورد تنظیم مجدد زمان هوشمندانه عمل کنیم. امروز من بیشتر وقتم را در یک کشور میگذرانم و تقویم من هنوز زندگی خاص خود را دارد. اما به عنوان فردی که روی صندلی خلبان نشسته است، میتوانم کارهای زیادی انجام دهم تا کنترل را حفظ کنم.
چرا مرزهای مربوط به زمان شما بسیار مهم است؟
اگر نتوانید زمان خود را کنترل کنید، برنامهها و مسئولیتهای شما سرریز میشوند. برخی از مردم نمیدانند احترام گذاشتن به وقت یکدیگر چیست و اگر به آنها یاد ندهید که برای شما این مسئله چه اهمیتی دارد، نمیتوانید بعدا آنها را مقصر بدانید. در همین حال، رنجش شما افزایش مییابد. عجله آشفتهکننده بین برنامهها به این دلیل که نتوانستید نه بگویید یا به موقع آنجا را ترک کنید، احساس آشفتگی در سرتان و عذرخواهی مداوم خستهکننده میشود. این یک بهره مرکب برای زمان از دست رفته است که میپردازید.
البته، این چیزی است که همه از نظر فنی میتوانند آن را تحمل کنند – مشابه استرس، فشار بیش از حد، و سلامتی نامناسب – اما چرا به جای اینکه احساس کنید مثل یک شهید زمان هستید و انرژیتان تمام میشود، راه بهتری را انتخاب نمیکنید؟
بله، شما ممکن است اینگونه تربیت شده باشید که به همه بله بگویید و نمیدانید چگونه نه بگویید، چه رسد به اینکه اجازه دارید نه بگویید. و بله، گاهی اوقات فقط پنج دقیقه در روز یا دو ساعت در هفته است. اما رابطه زمان و انرژی نامتناسب است. اگر قبلاً از آن تماس تلفنی میترسیدید، در حین آن چشم غره میروید (و خودتان را به خاطر این کار قضاوت میکنید)، خسته شدهاید و بعد از آن به فکر فرو میروید، آن موقع دیگر پنج دقیقه فقط پنج دقیقه نیست. فقط به این دلیل که آن زمان خالی در تقویم شما وجود دارد به این معنی نیست که باید پر شود. زمان شما مثل یک بوفه هر چیزی میخواهی بردار کنار خیابان نیست که هرکسی بیاید و بخشی از آن را بگیرد. همانطور که تری کول رواندرمانگر زمانی میگفت، اگر اپیدمی فرسودگی شغلی واقعاً یک اپیدمی مرزهای بد باشد، چه؟
چگونه با موفقیت برای زمان خود حد و مرز تعیین کنید؟
چه برای جلسات، قرار ملاقاتها، گردهماییهای اجتماعی یا هر چیز دیگری باشد، در اینجا کاری که میتوانید انجام دهید تا از همه چیز آگاه باشید آورده شده است:
دو زنگ هشدار تنظیم کنید
زنگ هشدار – آلارم
با روزهایی خداحافظی کنید که در طول یک جلسه وقت کم میآورید و برای هر رویداد متوالی دیر میآیید، همیشه سراسیمه عذرخواهی میکنید و احساس میکنید کنترل ندارید. کاری که من انجام میدهم این است که دو زنگ هشدار تنظیم میکنم، یکی 10 دقیقه قبل از حرکت، و دیگری برای اینکه به من بگوید چه زمانی باید بروم. همچنین به فردی که با او هستم میگویم که زنگ هشدار به صدا در میآید.
این استراتژی برای بازگرداندن کنترل زمان خود در زمانی که فاصله زمانی کمی بین دو برنامه دارید عالی است. همچنین برای ملاقات با افرادی خوب است که تا زمانی که شما در شرف رفتن هستید سراغ اصل مطلب نمیروند یا با درخواست وقت بیشتر شما را در معذوریت قرار میدهند. زیرا همانطور که زنگ صبحگاهی شما را به بدنتان باز میگرداند تا روز را شروع کنید، این زنگها یک سیگنال عینی هستند که “زمان تمام شده است!” این همچنین شما را مستلزم به مسئولیتپذیری در برابر زمان میکند. همه ما افرادی را میشناسیم که بیدلیل و بدون اینکه اهمیت بدهند دیر میکنند و بعد فکر میکنند که هنوز همان مقدار زمان را خواهند داشت. خیر. این کار شما این پیام را می فرستد که خط قرمز کشیده شده است. از این به بعد، ما به وقت همدیگر احترام میگذاریم یا هیچی!
یک محدودیت زمانی تعیین کنید
تعیین محدودیت زمانی همه را وادار میکند که برای زمان ارزش قائل شوند و شما حضور و انرژی یکدیگر را بیارزش در نظر نمیگیرید. همچنین به شما میآموزد که قاطعانهتر برخورد کنید و زمان را هوشمندانه بگذرانید. از آن بهتر، شما همچنین میتوانید سوالاتی مانند اینها بپرسید:
- “از این مدت با هم بودنمان چه چیزی را دوست داری؟”
- “دوست داری چگونه از تو حمایت کنم؟ آیا یک گوش شنوا میخواهی یا کسی که مشکلات را با کمک او حل کنی؟”
- “چگونه میتوانیم از زمان خود به بهترین شکل استفاده کنیم؟”
از آنجایی که آمدن به جلسات با یک دستور کار، کارها را کارآمدتر و مؤثرتر میکند، این سؤالات میتوانند زمان و انرژی شما را بهتر هدایت کنند.
اجرای پنجرههای 10 دقیقهای
مدیریت زمان-ساعت شنی
آخرین باری را که برنامههای پشت سر هم داشتید – خواه ملاقات برای نوشیدن قهوه، جلسات کاری یا مهمانیهای مفرح باشد – و فکر کردید “بعداً همه چیز را انجام میدهم” و هرگز انجام ندادید به یاد دارید؟ مطمئناً، اگر آنها سرگرمکننده و غیررسمی هستند، میتوانید فکر کردن به آن را نادیده بگیرید، اما در مواقعی که هرگز نمیتوانید یادداشتهای خود را برای جلسات بنویسید چطور؟ در اینجور مواقع شما اهمال کاری کردهاید و سپس حس وحشتناکی به شما دست میدهد و این بار عاطفی رو هم انباشته میشود.
این به این دلیل نیست که شما تنبل هستید. به این دلیل است که وقتی چیزها را بدون وقفه با بهره وری از سیگنال رد نوسان در هم انجام میدهیم و فکر میکنیم کارآمدتر است، همه چیز مانند یک توده بیشکل به نظر میرسد. و همانطور که آنها روی هم انباشته میشوند، پردازش همه آن از نظر عاطفی بیش از پیش کلافهکننده میشود. آن وقت است که کلمه P مخوف وارد میشود: اهمال کاری.
در عوض، من همیشه توصیه میکنم یک پنجره 10 دقیقهای (حداقل) بین برنامهها ایجاد کنید. این چیزی است که من آن را صرف زمان برای خرید زمان و آرامش بیشتر مینامم. در طول این پنجره زمانی، من با انجام یک تمرین تنفسی برای تنظیم مجدد مغز که به من کمک میکند از یک تعامل به تعامل دیگر انتقال پیدا کنم، ذهنم را خالی میکنم. همچنین بازتابهایم را از آنچه قبلاً رخ داده یادداشت میکنم تا آن رویداد را در ذهنم ببندم، علاوه بر آنچه از رویداد بعدی میخواهم.
انواع کارها یا مکانها را تقسیمبندی کنید
کار کزدن
اینکه 20 دقیقه زمان صرف انجام کارها در اینجا و آنجا کنید انرژی بیشتری از شما میگیرد. این یک کار ذهنی و احساسی است و جابجایی بین انواع کارها نیز انرژی مصرف میکند. بنابراین، یک راه عالی برای تمرین مرزهای زمانی، برنامهریزی کارهایی است که در یک منطقه جغرافیایی خاص یا از نوع خاصی هستند. به عنوان مثال، میتوانید کارهای خلاقانهتری را در یک پنجره زمانی خاص یا یک روز انجام دهید، و سپس وظایف استراتژیک یا اداری را در یک روز دیگر انجام دهید. به این ترتیب، با عدم نیاز به جابجایی بین انواع مختلف وظایف، انرژی بسیار بیشتری به دست می آورید.
در مورد مکانها، حتی اگر میترسید که به صورت غیرقطعی با شخصی در یک مکان خاص موافقت کردهاید، تنها کاری که باید انجام دهید این است که با مهربانی درخواست کنید که آن قرار را تغییر دهید. به آن اینجوری نگاه کنید: وقتی انرژی بیشتری داشته باشید، بهتر میتوانید با دیگران ارتباط برقرار کنید. از جمله خودت. مخصوصا خودت.
از تغییر برنامه یا رد درخواست کسی نترسید
همه رویدادها مستقیماً به تقویم من میروند، بنابراین زمان را پیگیری میکنم و دید کلی دارم. من تقویم خود را به یک گالری تشبیه میکنم – آیا فضای سفید کافی وجود دارد تا همه چیز بدرخشد؟ اگر کارها خیلی انباشته به نظر برسد، من برای زمانبندی مجدد درخواست میدهم. حتی گاهی اوقات میگویم: “هفته خیلی پر به نظر میرسد، و من میخواهم کمی برای انرژی خود برنامهام را خالی کنم.” این مهم است، به خصوص اگر درونگرا هستید، یا زمانی که زندگی چالش برانگیزتر است. اکثر مردم آنقدر درک میکنند که آن را بپذیرند.
آیا این میتواند یک تماس تلفنی، ایمیل یا پیامک باشد؟
لازم نیست همه چیز رو در رو انجام شود، به خصوص اگر زمان را بدیهی فرض کنیم. اغلب، یک تماس تلفنی که در آن دستور کار یا یک ایمیل که در آن چکیده کار وجود دارد، کافی است. حتی میتوانید بگویید، “بیایید از طریق ایمیل یا تماس تلفنی شفافسازی کنیم، سپس اگر لازم باشد، رو در رو نیز به آن میپردازیم.”
بازیابی زمان خود
بسیاری از مردم در برابر محدودیتهای زمانی مقاومت میکنند، نه به این دلیل که آنقدر خستهاند که نمیتوانند آنها را ایجاد کنند، بلکه به این دلیل که نمیدانند اگر این کار را نمیکردند چه اتفاقی میافتاد. آنها با آن فضای اضافی چه خواهند کرد؟ اغلب به همین دلیل است که ما خود را با فعالیتای گیجکننده بیحس میکنیم و بین اعتیاد به کار و معاشرت در نوسان هستیم. یا، احساس میکنیم که شایسته آن فضای اضافی نیستیم.
بنابراین، به جای نگرانی، برای آنچه که در آن زمان انجام میدهید، برنامهای داشته باشید. هیچکس نمیگوید که شما باید تمام فضای سفید در تقویم خود را به خودتان اختصاص دهید. اینجاست که مفهوم من از “کارت وایلد زمان” به میان میآید: من حدود 40 تا 60 درصد از زمان بازیابی شده را به بله گفتن به هر چیز جالب دیگری که ظاهر میشود اختصاص میدهم. چه کاری میتوانید انجام دهید تا خود را دوباره شارژ کنید یا با کسانی که عمیقاً دوستشان دارید، اوقات خوشی را ایجاد کنید؟
زندگی همیشه ظاهر میشود به خودتان اجازه دهید که با آن غافلگیر شوید.
گام دوم برای تحلیل بازارهای پتروشیمیایی
کاهش محدود حجم معامله پلیمرها در کنار افزایش محدود قیمتهای پایه و رشد نزدیک به یک درصدی شاخص قیمت پلیمرهای «دنیایاقتصاد» چند داده مهم برای معاملات هفته گذشته بوده است اگرچه هنوز هم پتانسیل تکانههای مثبت برای حمایت از بازار وجود دارد این امیدواری وجود دارد که بازار خود را برای تقویت حجم معاملات و تحریک تولید در صنایع تکمیلی آماده کرده باشد ولی هماکنون در رکودی نسبی قرار داریم اما خوشبینیهایی وجود دارد که به آن پرداختهایم.
به گزارش ویکی پلاست به نقل از دنیای اقتصاد، نگاهی به آمارهای معاملاتی در بورس کالا در دو بازار پلیمرها و ترکیبات شیمیایی و البته جمعآوری مستند بسیاری از آمارها در سالهای اخیر این اجازه را میدهد که بتوان از این دادهها بهعنوان یک بستر تحلیلی با چهرهای جدید بهره برد.
بهعنوان نمونه آمارهای کلی معاملات در تابلو بورس کالا به خوبی در دسترس است و همین دادهها کافی است تا چهره جدید از تحلیل بازار تنها بر پایه «تابلوخوانی» را مورد بررسی قرار دهیم. این شیوه تحلیل اگرچه حتی در بازار سهام داخلی نوپاست ولی در بورس کالا سالهاست که آمارهای آن مخابره شده و به آنها استناد میکنیم.
به نظر میرسد هماکنون که شاخص قیمتی پلیمرها مورد بحث قرار گرفته زمان استفاده از دادههای تابلوخوانی در بازار پتروشیمیایی فرارسیده باشد، بنابراین از این پس از تابلوخوانی بهعنوان یک شیوه جدید تحلیلی بهره خواهیم برد.
رشد محدود شاخص قیمت پلیمرهای «دنیای اقتصاد»
شاخص قیمت پلیمرهای «دنیای اقتصاد» در هفته گذشته با رشدی ۰۸/ ۱ درصدی روبهرو شده که نشان میدهد دقیقا رشد قیمتهای پایه بر نرخهای معاملاتی در بورس کالا موثر بوده است. این شرایط البته به این معنی است که میزان جذابیت خرید در بورس کالا برای پلیمرها کاهش یافته و با افت نسبی رقابت برای خرید نیز روبه رو بودهایم.
این در حالی است که نزدیک به ۵ هفته شاخص قیمتی پلیمرهای «دنیای اقتصاد» نزدیک به ۹ هزار و ۵۰۰ تومان نوسان میکند و در هفته گذشته نیز این نرخ ۹ هزار و ۵۳۵ تومان مخابره شد. این وضعیت به این معنی است که تکانههای نوسان نرخ بزرگی در این بازار به ثبت نرسیده است که همین آرامش نسبی نرخ در بورس کالا به معنی یک داده حمایتی از بازار خواهد بود.
البته بسیاری از گروههای کالایی با نوسان جدی حجم معاملات روبهرو بودهاند که این داده کلی تاکنون به نوسان نرخ برای بسیاری از کالاها در بازار داخلی منجر شده است.
این موارد در حالی است که نوسان قیمتهای پایه را باید دلیل اصلی نوسان نرخ به شمار آورد ولی در هفتههای اخیر بیش از همه نوسان قیمت ارز در سامانه نیما محرک نوسان قیمتی و تغییردهنده اصلی شاخص قیمت پلیمرها بوده است.
هماکنون این نرخ به یک ثبات شکننده یا دقیقتر نوسان محدود رسیده بنابراین زمان نقشآفرینی نوسان قیمتهای جهان تازه فرارسیده است آنهم در شرایطی که انتظار افت قیمتها وجود دارد. با توجه به این داده هم برای شاخص قیمتی و هم برای بازار و مخصوصا بورس کالا میتوان احتمال ایجاد یک پتانسیل قیمتی برای حمایت از حجم معاملات را مطرح کرد.
کاهش ناچیز حجم داد و ستد پلیمرها
به رغم افزایش شکننده قیمتهای پایه پلیمرها در هفته گذشته، شاهد هستیم که حجم معاملات تغییر چندانی نداشته و از ۴۵ هزار تن در هفته منتهی به ۷ دی، به نزدیکی ۴۴ هزار و ۳۰۰ تن در هفته قبل رسیده است. این سیگنال به این معنی است که بازار در هفتههای اخیر در حال کفسازی جدید از حجم معاملات است و دیگر از تاثیرپذیری سریع نوسان قیمتها تا حدودی فاصله گرفته است.
بهصورت دقیقتر شاهد هستیم که بازار پلیمرها حتی با وجود رشد نسبی قیمتهای پایه به قدری از تقاضا برخوردار شده است که میتواند این تغییرات اندک را در خود هضم کند؛ اگرچه این سیگنال به معنی بهبود بازار نیست.
به عبارت دیگر هماکنون میتوان کف معاملاتی نزدیک به ۴۵ هزار تن را بهعنوان یک کف جدی به شمار آورد یعنی از این پس باید حجم معاملات را بیش از این رقم مورد ارزیابی قرار داد. این داده همانگونه که عنوان شد به معنی بهبود بازار نیست بلکه شاید اولین گام برای خروج از رکود تلقی شود. این در حالی است که رقم معاملاتی ۴۵ هزار تن هم توجیهپذیر نیست و از این پس باید منتظر رشد بیشتر حجم معاملات باشیم.
نوسان قیمتهای پایه و انتظار برای تحریک تقاضای مؤثر برای محصولات نهایی و مصنوعات پلیمری اگرچه محرک اصلی هستند ولی بازار به تکانههای دیگری هم نیاز دارد که مستقیما حجم تولید را هدف قرار دهد. یکی از آنها اما و اگرهای سامانه بهینیاب است که به آن خواهیم پرداخت.
در هفته گذشته چند رخداد معاملاتی دیگر هم به ثبت رسید. بهعنوان نمونه حجم عرضهها به نسبت قبل کمتر از ۵ درصد رشد داشت که خود یک داده مطلوب بهشمار میرود. همچنین حجم تقاضا نزدیک به ۵/ ۳ درصد کاهش یافت که سیگنالی در برابر رشد عرضهها و البته افزایش قیمتهای پایه بود. این دو داده در کنار هم پتانسیل رشد قیمتها را محدود میکند اگرچه در برابر رشد قیمتهای پایه این سیگنالها طبیعی به نظر میرسد.
این در حالی بود که در هفته گذشته ۶۶ هزار و ۳۶۴ تن عرضه پلیمرها به ثبت رسید که در برابر آن ۷۲ هزار و ۸۲۵ تن تقاضا ثبت شد یعنی باز هم میزان تقاضا بیشتر از عرضه بود. این مطلب یعنی برتری تقاضا بر عرضهها چند هفته است که خودنمایی میکند بنابراین یک داده زیرپوستی دیگر برای حمایتی ناچیز از بازار تلقی خواهد شد.
البته در هفته گذشته نزدیک به ۶۷ درصد از عرضهها در نهایت مورد معامله قرار گرفت که به معنی ثبت ۴۴ هزار و ۲۷۰ تن داد و ستد پلیمرهاست که به نسبت هفته قبل از آن نزدیک به ۲ درصد کاهش را نشان میدهد.
عقبگرد معاملاتی در بازار شیمیاییها
در هفته گذشته حجم داد و ستد محصولات شیمیایی به نسبت هفته قبل از آن بیش از ۲۶ درصد کاهش یافت. این داده را باید جدی گرفت آنهم در شرایطی که بازار پلیمرها میتوانست با کمک بازار محصولات شیمیایی مورد حمایت قرار گیرد ولی اینگونه نشد. حجم عرضه این گروه کالایی در هفته گذشته بیش از ۹ درصد کاهش یافت ولی حجم تقاضا بیش از ۳۱ درصد تضعیف شد.
در طول هفته گذشته نزدیک به ۵۸ درصد از عرضهها مورد معامله قرار گرفته است و این موارد را نمیتوان چندان مثبت ارزیابی کرد. البته با کاهش حجم عرضهها پتانسیل افت حجم معاملات وجود دارد ولی در شرایطی که حجم تقاضا بیشتر از حجم عرضهها کاهش مییابد به معنی کاهش جدیتر جذابیت خرید در بازار است.
البته میتوان گفت که ممکن است جذابیت عرضهها نیز به تضعیف حجم معاملات منجر شده باشد یعنی با کاهش عرضههای جذاب، خریداران هم تمایل چندانی به خرید از خود نشان ندادهاند.
این مطلب البته در بررسی عرضهها نسبتا رد میشود ولی برخی از عرضههای مهم و مورد توجه این بار در تالار به ثبت نرسیده بود که خود یکی از دلایل کاهش حجم معاملات به شمار میرود. با توجه به این واقعیت میتوان اهمیت تاثیرگذاری این سیگنال مهم را تقلیل داد ولی در هر حال یک داده منفی برای این بازار به ثبت رسیده است.
تابلوخوانی در بازار پتروشیمی بورس کالا
موارد فوق تجمیع دادههای کلی در بازار پلیمرهای بورس کالا بود. گویی میتوان به کمک این دادهها اقدام به بررسی آماری معاملات کرد و یک سبک از تابلوخوانی را به مخاطب ارائه کرد.
البته مباحث مربوط به تابلوخوانی بیشتر در بازار سهام مورد بررسی قرار میگیرد و از پیشینه تاریخی چندانی حداقل در بازار ایران برخوردار نیست ولی همین شرایط یعنی استفاده از دادههای تابلوی معاملات که در اختیار تمامی افراد قرار دارد میتواند به ایجاد یک سبک نوین از تحلیل بازار بدل شود که خود منافع خاص خود را برای اهالی بازار به همراه دارد. اگر بخواهیم از همین دادهها استفاده کنیم میتوان چند سیگنال عمومی را برای مخاطب برای تحلیل شرایط فعلی بازار با سبک تابلوخوانی معاملات ارائه کرد:
- حجم معاملات نشان میدهد که بازار هنوز هم در رکود قرار دارد اما اگر هفته منتهی به ۸ آذرماه با حجم معاملات نزدیک به ۳۸ هزار تن یک کف معاملاتی به شمار رود میتوان گفت که بازار از آن زمان به سمت بازیابی خود حرکت کرده ولی این روند بهبود به شدت آرام و گام به گام است.
- هم اکنون کف معاملاتی رقمی نزدیک به ۴۵ هزار تن شده است و اگر این شرایط باز هم ادامه یابد باید منتظر تکانههای جدیدی در حجم معاملات در این بازار باشیم تا باز هم برای گام دوم حجم داد و ستد پلیمرها به بیش از ۵۰ هزار تن برسد که احتمالا در بهمنماه و اواخر این ماه به ثبت میرسد و این یعنی خروج واقعی از رکود با ثبت حجم معاملات هفتگی بالای ۵۰ هزار تن.
- معاملات کمتر از ۴۰ هزار تن را رکود خشن و بین ۴۰ تا ۵۰ هزار تن را رکود نسبی در نظر میگیریم و برای ورود به فاز رونق واقعی حداقل ۳ هفته مستمر حجم معاملاتی بالاتر از ۵۰ هزار تن نیاز است. بهترین زمان برای رسیدن به این شرایط هفته دوم بهمنماه و هفته اول اسفندماه است یعنی در صورت تداوم این وضعیت معاملاتی میتوان قبل از پایان امسال به فاز رونق وارد شد که خود دستاورد بزرگی برای این بازار در شرایط سخت فعلی است.
- شرایط کلی معاملاتی در بازار محصولات شیمیایی چندان هم مطلوب نیست و این سیگنال به معنی یک گام تعویق در بهبود معاملات در کلیت بازار محصولات پتروشیمیایی است. این مطلب شاید یکی از سرعتگیرهای جدید بازار به شمار رود، ولی در صورتی که برای هفته جاری شاهد رشد حجم معاملات باشیم این داده حالت عکس پیدا خواهد کرد و به یک سیگنال مثبت بدل خواهد شد.
همانگونه که عنوان شد برخی از عرضههای جذاب در این بازار ثبت نشده، بنابراین پتانسیل تاثیرگذاری این داده تقلیل مییابد. این مطلب از آن جهت مورد بررسی دقیقتر قرار میگیرد که در فاز تابلوخوانی تنها ارقام هستند که حرف اول و آخر را میزنند، ولی برای بسیاری از موارد نیاز به بررسیهای کیفی داریم.
البته اگر بتوان ویژگیهای کیفی بازار را همچون جذابیت خرید یا جو روانی در بازار را بهصورت طبقهبندی مشخص کرد یکی از مشکلات اصلی در این مسیر بر طرف میشود، اما به تلاشهای بیشتری نیاز دارد.
بهینیاب یا غیربهینیاب؛ مساله این است
خبرهای پراکنده و اظهارنظرهای مختلف حکایت از آن دارد که بورس کالا و کارگروههای مربوطه برای بازار محصولات پتروشیمی و مواد اولیه ضعف جدی تقاضا را به وضوح حس کردهاند. این شرایط موجب شد تا تسهیلات خرید بهینیابی بیشتری به بازار ارائه شود و خریداران از این پتانسیل استفاده کردند که بتوانند از سهمیه خود برای زمانهای طولانیتری بهره ببرند. بهصورت دقیقتر شاهد هستیم که امکان خرید بیش از قبل فراهم شده است و آرام آرام برای برخی از گریدها و گونههای پلیمری شاهد کمرنگتر شدن واقعی بهینیاب و سهمیههای آن هستیم.
این داده را نمیتوان به سادگی مورد ارزیابی قرار داد زیرا به خودی خود یک استراتژی برای جذب بیشتر خریداران است. حال در شرایطی که سالها بهینیاب مثلا بهعنوان یک ابزار مهم برای مدیریت بازار به شمار میرفت و به کمک آن تلاش شده تا تقاضا در بازار مدیریت شود کمرنگشدن آن به این معنی است که حداقل برای شرایط فعلی نیازی به این سازوکار نیست و این سیستم به جای اینکه منافعی را برای بازار به همراه داشته باشد گویا زیانآور هم هست ولی چرا؟
هنوز بسیاری از فعالان، بازار بهینیاب را یک رویکرد مطلوب به شمار میآورند و از تداوم فعالیت آن به شرط اصلاح حمایت میکنند. این در حالی است که یکی از کارکردهای بهینیاب تخصیص سهمیه خرید مواد اولیه است و سایر توانمندیهای آن گویا به فراموشی سپرده شده است.
این سامانه میتواند به رهگیری وضعیت واقعی تولید برای بسیاری از نهادهای مختلف حتی وزارت صمت، بانکها، مالیات و موارد مشابه کمک کند و چندان دشوار نخواهد بود اگر بخواهیم اطلاعاتی همچون مالیات ارزش افزوده پرداخت شده یک واحد، داراییها همچون مالکیت زمین، امکانات فنی و ماشینآلات و تکنولوژی بهکار رفته، میزان حق بیمه پرداختی در تمام سطوح، میزان مصرف آب، برق، گاز، اینترنت، خرید مواد اولیه، قراردادهای موجود رسمی و بسیاری از این موارد را بر این سامانه دخالت داده و این اطلاعات را بهصورت سیستمی و برخط (آنلاین) مشاهده کنیم.
تجمیع این آمارها خود به این معنی است که واقعیتهای تولید و حتی وضعیت داراییها و در نهایت بدهی یک واحد تولیدی برای ارگانهای ذیصلاح مشهود خواهد شد و حتی میتوان به سادگی اقدام به رتبهبندی واحدهای تولیدی کرد. اگر این وضعیت را شاهد باشیم دیگر بهینیاب را نمیتوان به هیچ عنوان نادیده بهره وری از سیگنال رد نوسان در گرفت ولی در شرایط موجود این سامانه اگر بهروزرسانی نشود کارآیی چندانی نخواهد داشت و حتی همان بحث اول یعنی تخصیص مواد اولیه را هم نمیتواند به خوبی انجام دهد که شواهد بسیاری از این ادعا در ماههای گذشته و اوج التهاب قیمتی مورد توجه بسیاری از افراد قرار گرفت.
در هر حال عقبنشینی گام بهگام از سامانه بهینیاب به این معنی است که حتی سیستمهای کنترلی و حوزههای فعال در تخصیص مواد اولیه بهره وری از سیگنال رد نوسان در هم واقعیتهایی را پذیرفتهاند و گویا مجددا به سازوکار بازار یقین کردهاند.
باید ذات ساز و کار بازار را به رسمیت شناخت و اگر در برابر بازار طغیان کنیم بازار در نهایت همه را تنبیه میکند و این به زیان همه تمام خواهد شد. هماکنون در فاز تنبیه بازار قرار داریم یعنی دستکاری در ساز و کار بازار در ماههای گذشته به جایی ختم شده که گویی نادیده گرفته شدن بهینیاب که مهمترین ابزار در مدیریت بازار است، جذاب به نظر میرسد.
یکی از خطاهای استراتژیک در مسیر مدیریت بازار تلاش برای مدیریت تقاضاست که تاکنون اغلب در چارچوب سامانه بهینیاب تعریف شده بود. مدیریت تقاضا حداقل در بورس کالا غیرممکن است، زیرا تقاضایی که وجود داشته باشد و از مسیر بورس کالا تغذیه نشود به ناچار به بازار آزاد وارد خواهد شد و قیمتهای غیررسمی را تقویت کرده بنابراین جذابیت خرید در بورس هم افزایش مییابد و این چرخه ناکارآ بازار را از حالت تعادل خارج خواهد کرد.
اگر بپذیریم که بهینیاب کارآمدی چندانی ندارد؛ باید پذیرفت که استفاده از یک ابزار ناکارآمد هم توجیه چندانی نخواهد داشت آن هم در شرایطی که یک مسیر جایگزین موازی همچون تبعیت از مکانیزم بازار و حجم واقعی عرضه و تقاضا وجود دارد. ای کاش برخی باور کنند که نادیده گرفتن بهینیاب هیچ خطای استراتژیک عمیقی نیست، زیرا با تضعیف بهینیاب ناخودآگاه بساط کدفروشی هم جمعآوری خواهد شد و هر واحد صنعتی واقعی که بخواهد مواد اولیه مورد نیاز خود را خریداری کند میتواند در یک رقابت عادلانه وارد شده که خروجی آن کشف نرخ واقعی برای بازار است.
این در حالی است که نیاز به معاملات خردهفروشی یا دادوستد در چارچوب اوراق سپرده کالایی بارها مورد توجه این رسانه قرار گرفت، ولی خروجی قابل اتکایی از آن را شاهد نبودیم. نکته پایانی شاید معاملات در چارچوب معاملات کشف پریمیوم باشد که مدتی است رونق چندانی ندارد، ولی میتواند به محرک جدیدی برای بازار تبدیل شود.
این شیوه معاملات شاید یکی از توانمندیهای مهم و ابزارهای قدرت بخش صنایع تکمیلی در بورس کالا و بازار پلیمرها باشد که کمتر به آن توجه شده است. در آینده بیشتر به این موضوع خواهیم پرداخت.
تحول در فناوری منابع تغذیه بدون وقفه
منابع تغذیه بدون وقفه (UPS ها) بخشی از فناوری بسیاز ضروری در هر جایی است که تجهیزات حساس یا بهره وری از سیگنال رد نوسان در حیاتی نیاز به برق ثابت و تمیز دارند، از امکانات پزشکی و مراکز داده گرفته تا سیستمهای پردازش اضطراری و صنعتی.
در حالی که که تاریخچه یو پی اس ها تا حدودی در هاله ای از ابهام قرار دارد، بدون تاریخ مشخصی برای اختراع و هیچ مخترعی که بتواند آن را ادعا کند، آنها از سال ۱۹۶۲ در کارخانه Eaton در فنلاند ساخته شده اند. از آن زمان، آنها راه طولانی را با Eaton طی کرده اند. این شرکت به تنهایی بیش از ۲۰۰ نوآوری ثبت شده مربوط به برق پشتیبان و فناوری تبدیل برق ایجاد کرد. و به لطف پیشرفت های اخیر، یو پی اس ها هم اکنون می توانند نقش تعیین کننده ای در انتقال انرژی ایفا کنند.
یو پی اس یک دستگاه الکترونیکی برقی با یک باتری در هسته آن است که دو عملکرد اساسی دارد: پشتیبان گیری و تمیز کردن منبع تغذیه. بنابراین به عنوان نوعی بیمه برای بارهای الکتریکی عمل می کند و آن را به یک جزء حیاتی در تضمین تداوم کسب و کار تبدیل می کند.
در صورت خاموشی کوتاه، یک یو پی اس از تجهیزات حیاتی با ادامه تامین برق از باتری ها، معمولاً به مدت ۵ تا ۳۰ دقیقه، محافظت می کند، در نتیجه شکاف را تا زمانی که یک ژنراتور شروع به کار کند، پر می کند. و در طول قطعی برق طولانیتر، امکان خاموشیهای بهره وری از سیگنال رد نوسان در مناسب را برای جلوگیری از آسیب یا از دست دادن دادهها فراهم میکند.
اما حتی زمانی که برق در دسترس باشد، کیفیت پایین آن ممکن است تجهیزات را از طریق نوسانات ولتاژ، کاهش و گذرا، به ویژه در مورد دستگاههای کوچکتر و حساستر امروزی تهدید کند. یک UPS از عملکرد این دستگاه ها با “صاف کردن” ولتاژ ارائه شده توسط شبکه محافظت می کند.
پیشرفت های اخیر در فناوری UPS
در حالی که اولین دستگاههای این چنینی آنالوگ بودند و تنها چند کیلووات ظرفیت داشتند، یو پی اسهای مدرن با پردازندههای سیگنال دیجیتال میتوانند حجم زیادی از دادهها را مدیریت کنند، که امکان عملکرد و کنترل بسیار پیشرفتهتر را همراه با چندین مگاوات توان فراهم میکند.
به موازات آن، راندمان UPS بهبود یافته است، با کاهش تلفات برق از حدود ۲۰٪ در ۳۰ سال پیش به ۳٪ در حال حاضر و استفاده از طرح های کوچکتر بدون ترانسفورماتور که به مواد اولیه کمتری نیاز دارند. علاوه بر این، جدیدترین مدلها از سوئیچینگ سریعتر، الکترونیک قدرت پیشرفتهتر و خنکسازی کارآمدتر بهره میبرند – که همه اینها ملاحظات مهمی در مواجهه با افزایش هزینههای انرژی و سرمایش و حرکت به سمت کربنزدایی هستند.
این پیشرفتها با هم، تنظیمات ماژولار را فعال کردهاند که مقیاسپذیری و نگهداری آسان را ارائه میکنند – تنها کاری که برای افزایش ظرفیت باید انجام شود، افزودن یک ماژول دیگر است، و حتی میتوان ماژولهای جداگانه را در حالی که بقیه آنلاین باقی میمانند، سرویس کرد. در نتیجه، جدیدترین یو پی اس ها قابلیت اطمینان، در دسترس بودن و انعطاف پذیری بیشتری را با هزینه کمتر ارائه می دهند.
و در حالی که یو پی اس ها به طور سنتی به باتری های سرب اسیدی متکی بودند، این باتری ها اکنون با باتری های لیتیوم یونی تکمیل می شوند که کوچکتر، سبک تر و مناسب تر برای پر کردن دوره های طولانی تر بدون برق هستند. به اینها توسعه ابرخازنها را اضافه کنید که به خودی خود باتری نیستند، اما میتوانند مقادیر زیادی الکتریسیته را ذخیره کرده و به سرعت تخلیه کنند، و ویژگیهای کاملاً جدیدی ممکن میشود.
شبکه های هوشمندتر به لطف UPS ها
به عبارت دیگر، نقش فناوری UPS در حال حرکت از حفاظت از بارهای بحرانی به حفاظت از شبکه به طور کلی است. آخرین نسل یو پی اس ها، مانند سیستم EnergyAware Eaton، تعاملی با شبکه هستند، به این معنی که می توانند جریان های انرژی دو طرفه را به جای یک طرفه کنترل کنند: این یو پی اس های هوشمند به جای صرف انرژی، می توانند انرژی اضافی را به شبکه برگردانند. بدون هیچ گونه وقفه و خطری برای عملیات آنها.
از یک طرف، این کار اصلاح پیک کوتاهمدت و بلندمدت برای کاهش بار روی شبکه را تسهیل میکند و از سوی دیگر، از گسترش انرژیهای تجدیدپذیر پشتیبانی میکند، که در معرض نوسانات بیشتری نسبت به منابع انرژی فسیلی معمولی هستند. با فعال کردن تثبیت شبکه، مدیریت توان محلی بیشتر و کنترل پیشرفته جریان های انرژی، یو پی اس های مدرن می توانند سهم مهمی در انتقال انرژی داشته باشند.
پیشرفتهای بیشتر، کمتر در مورد بهبود کارایی UPS خواهد بود، بلکه در مورد چگونگی کنترل، ذخیره و استفاده از منابع انرژی مختلف به نفع پایداری است. به عنوان مثال، اگر برق ذخیره شده در UPS یک مرکز داده ۱۰۰٪ از انرژی های تجدید پذیر باشد، تلفات برق ۳٪ هیچ انتشار اضافی ایجاد نمی کند و تأثیر کمتری بر پایداری دارد.
چالش های آینده
بنابراین، به طور فزایندهای، تمرکز بر انتشارات چرخه عمر از موارد ناشی از عملکرد UPS به پایداری فرآیندهای سازنده تغییر میکند. این رویکرد که به عنوان گهواره تا دروازه نیز شناخته می شود، بر ردپای کربن یک محصول از شروع تولید تا لحظه فروش آن تاکید می کند. بنابراین، برای مشتریان، مهمتر میشود که چه منابع و چه تعدادی از آن برای ساخت یک یو پی اس، از جمله نوع و میزان انرژی مصرف شده در طول تولید، استفاده میشود.
با نزدیک شدن یو پی اس ها به محدودیت های ممکن از نظر افزایش بهره وری، اکنون توجه به جنبه های دیگری مانند منبع برق ژنراتورهای پشتیبان، که هنوز اغلب سوخت دیزل یا گاز است، مورد توجه قرار گرفته است، که هیچ کدام ایده آل نیستند.
در بحث پیرامون خدماتی که یو پی اس ها می توانند برای شبکه انجام دهند، مهم است که هدف اصلی آنها، یعنی ارائه برق پاک و بدون وقفه به تجهیزات حیاتی را فراموش نکنیم. همانطور که گفته شد، یو پی اس های آینده با عمل کردن به عنوان یک بلوک ساختاری اساسی در گذار به سمت صفر خالص، بسیار بیشتر از اکنون موثر خواهند بود.
* اصطلاح صفر خالص به معنای دستیابی به تعادل بین کربن منتشر شده در جو و کربن خارج شده از آن است. این تعادل – یا صفر خالص – زمانی اتفاق می افتد که مقدار کربنی که به اتمسفر اضافه می کنیم بیشتر از مقدار حذف شده نباشد.
بهره وری از سیگنال رد نوسان در
طاهره البوفتیله# چکیده ای بر مفاهیم مخابرات سیار ( بی سیم) : شبکه های بی سیم نقش بسیار مهم در آزادی و زنده بودن ارتباطات مردمی در محل کار، خانه ها و مکان های عمومی بازی می کنند. هدف شبکه های بی سیم، برقراری ارتباط ساده بین کاربران و منابع اطلاعاتی، بدون استفاده از سیم […]
طاهره البوفتیله#
چکیده ای بر مفاهیم مخابرات سیار ( بی سیم) :
شبکه های بی سیم نقش بسیار مهم در آزادی و زنده بودن ارتباطات مردمی در محل کار، خانه ها و مکان های عمومی بازی می کنند. هدف شبکه های بی سیم، برقراری ارتباط ساده بین کاربران و منابع اطلاعاتی، بدون استفاده از سیم های رابط می باشد. درک مفاهیم و قوانین شبکه های بی سیم برای راه اندازی این نوع از شبکه ها لازم است.
تعریف شبکه های بی سیم، شبکه هایی بی سیم امکان برقراری ارتباط بین کاربران و دستگاه های متصل را جهت انتقال داده ها فراهم می کنند. تفاوت شبکه های بی سیم با انواع دیگر شبکه های کامپیوتری، در عدم استفاده از سیم های رابط برای انتقال اطلاعات است. این امکان، آزادی حرکت و توانایی گسترش نرم افزارهای کاربردی را در قسمت های مختلف یک ساختمان، شهر و یا هر جایی از جهان فراهم می سازد. برای مثال، مردم در خانه های خودشان در حالی که در کنار خانواده خود هستند، می توانند به جستجو در اینترنت بپردازند؛ این کار را می توانند در جایی دور از سر و صدای کودکان و یا در برابر تلویزیون انجام دهند. شبکه های بی سیم به کاربران خود این اجازه را می دهند که از هر مکانی که ترجیح می دهند با پست الکترونیکی خود، یا مرورگرهای اینترنت در ارتباط باشند.
شبکه های بی سیم سال هاست که در اطراف ما وجود دارند. در واقع، اولین ارتباط بی سیم را می توان در میان آمریکایی های بومی مشاهده کرد که با تکان دادن پوست گاوهای وحشی روی آتش و ایجاد دودهایی با اشکال خاص، اقدام به ارسال پیام می کردند. همچنین، یکی دیگر از انواع ارتباطات که هنوز هم پا برجاست، استفاده از پالس های نوری و یا کدهای مورس است که در دریاها میان بر کشتی برای رد و بدل کردن اطلاعات استفاده می شود. البته، ارتباط با تلفن همراه نیز نوعی ارتباط بی سیم است که امروزه به طور گسترده ای از آن استفاده می گردد و مردم توسط آن می توانند با هر گوشه ای ازجهان در ارتباط باشند.
مخابرات بی سیم در سال ۱۸۹۷ با اختراع تلگراف بی سیم توسط مارکنی آغاز شد و اکنون پس از گذشت بیش از یک قرن، سومین نسل از سیستم های مخابرات بی سیم یعنی سیستم های مخابرات فردی (PCS) پا به عرصه ظهور گذاشته است، اکنون فناوری های مخابرات شیار تا به اینجا پیش رفته است که کاربران اینچنین سیستم هایی با استفاده از ترمینال دستی کوچک (handset) می توانند با هر کس در هر زمان و هر مکان، انواع اطلاعات (صوت ، تصویر و دیتا) را مبادله کنند، این مقاله نگاهی اجمالی اما فنی به تاریخ و تکنیک های مهم مخابرات سیار دارد. ایجاد امکانات ارتباطی با کمترین محدودیت های مکانی و زمانی از نیازهای بشر است که از دیرباز بدان توجه می شود. در ابتدا، سیستم های مخابراتی جهت انتقال صوت و علائم الکتریکی از سیم های هادی ارتباط استفاده می کردند. با پیشرفت تکنولوژی و به کارگیری امواج الکترومغناطیسی، امکان ایجاد ارتباط بی سیم فراهم شد و قدم اول در غلبه بر مشکل ایجاد ارتباط در مکان هایی که امکان کابل گذاری وجود نداشت، یا مسافت آنها بالا بود و افت سیگنال ها مانع از برقراری ارتباط می شد، برداشته شد.
روند رو به رشد تکنولوژی و صنعت مخابرات منجر به کاربرد موج برهای نوری و سیستم های نوری شد و بدین وسیله امکان انتقال اطلاعات با پهنای باند بالا در نقاط دور فراهم شد. سیستم های مخابراتی متداول از بسترهای هدایتی سیمی به منظور حمل اطلاعات استفاده می کنند و این امر مستلزم آن است که میان مبدأ و مقصد کابل گذاری صورت گیرد. هزینه بسیار بالای پیاده سازی کابل ها، افت سیگنال در درون آنها بخصوص در مسافت های بالا، سخت بودن یا عدم امکان کابل کشی در برخی نقاط و انعطاف پذیری کم (عدم تحرک و جابه جایی) در ارائه سرویس های مختلف از جمله مسائلی است که کاربرد سیستم های مخابراتی بی سیم را موجه و در برخی موارد الزامی می کند. از جمله راه حل های پوشش کاربران در شبکه هایی که از ضعف عدم امکانات ایجاد بسترهای مخابراتی مانند خطوط دوسیمه، رنج می برند و نیاز به پیاده سازی سریع لینک های مخابراتی با هزینه مناسب دارند، استفاده از شبکه بی سیم است.
اصول مشترک سیستم های رادیویی سیار :
در کلیه تشکیلاتی که از سرویس های رادیویی سیار بهره برداری می کنند، عموماً واحدهای سیار نیاز به برقراری ارتباط رادیویی با یک ایستگاه کنترل کننده مرکزی دارند، در این سیستم ها تعداد زیادی سیار با مرکز ثابت مربوط به خود در تماس هستند و تشکیلات مختلف باید همزمان و بدون ایجاد تداخل با یکدیگر قادر به برقراری تماس مورد نیاز باشند. در این سیستم های نیاز به آنتن هایی داریم که به صورت همه جهته و در موازات سطح زمین از ایستگاه ثابت، اطلاعات را پخش و جمع آوری نمایند و آنتن های سیار هم باید با راندمان مناسب جهت نصب روی واحد سیار باشند. در محیط های شهری امواج رادیویی باید قدرت نفوذ و انتشار از میان ساختمان های مرتفع را داشته باشند. همچنین به علت محدودیت در باندهای رادیویی، باید بتوان از باندهای رادیویی مشابه در شهرهای مختلف که در فاصله مناسبی از یکدیگر قرار دارند، به صورت مکرر استفاده کرد.
در اکثر سیستم های عملی جهت بهره وری از سیگنال رد نوسان در برقراری ارتباط مناسب با واحدهای سیار لازم است تا از یک دستگاه رادیویی مرتفع جهت ارسال و دریافت پیام ها استفاده شود، اما به دلیل عملی نشدن این مسئله در اغلب اوقات، معمولاً ارتباط بین دفتر مرکزی و ایستگاه رادیویی مورد نیاز از طریق یک لینک ثانویه که می تواند ترکیبی از کابل های تلفنی داخل شهری و یک لینک رادیویی ماکروویو باشند، برقرار شده و این لینک ثانویه پیام های مرکز ثابت را جهت پخش به ایستگاه رادیویی VHF انتقال داده و پیام ها از آن نقطه برای واحدهای سیار پخش خواهد شد. از اشکالات لینک ثانویه این است که چنانچه به عللی لینک ثانویه قطع شود، شبکه سیار از کار خواهد افتاد. روش دیگر برای ایجاد پوشش رادیویی مناسب، استفاده از ایستگاه های تکرار کننده است که موجب افزایش برد عملیاتی ایستگاه مرکزی خواهد شد. در این نوع تکرار کننده ها به دلیل امکان کار همزمان فرستنده و گیرنده، فرکانس ارسال و دریافت باند از یکدیگر حداقل فاصله ای داشته باشند تا ازکاهش حساسیت گیرنده و نوسان جلوگیری به عمل آید.
در سیستم های سیار، چون زمان دریافت پیام مشخص نیست، معمولاً گیرنده ها آماده دریافت پیام هستند. از طرف دیگر به علت تغییرات دامنه سیگنال دریافتی در سیستم های سیار که در محدوده وسیع انجام می پذیرد گیرنده باید مجهز به یک مدار کنترل کننده بهره به طور اتوماتیک (AGC) برای تثبیت قدرت سیگنال دریافتی باشند. در نتیجه در زمان هایی که پیامی دریافت نمی شود، به علت وجود نویز در سیستم ، گیرنده های FM مجهز به مداری موسوم به (Squelch یا Mute) هستند که وجود کاربر را در سیگنال دریافتی آشکار کرده و خروجی صورتی را تنها در صورتی که وجود کاربر تشخیص داده شود، باز خواهد نمود. وجود این مدار باعث خواهد شد که در حالت انتظار برای دریافت پیام، گیرنده Mute و نویز مزاحم از گیرنده شنیده نشود.
استفاده از شبکه های سلولی در مخابرات سیار سیستم مخابرات سیار مورد استفاده در یک منطقه جغرافیایی باید به گونه ای باشد که از لحاظ مخابراتی تمام منطقه را تحت پوشش قرار بدهد و اصطلاحاً هیچ نقطه کوری از دید امواج رادیویی باقی نماند. از طرف دیگر اختصاص فرکانس های کاری مورد استفاده باید به صورتی باشد که تداخل فرکانسی در سیستم ایجاد نشود. بنابراین هنگام پیاده سازی سیستم موبایل در یک منطقه جغرافیایی، منطقه مربوطه را به مناطق کوچکتری به نام سلول تقسیم بندی می کنند.
آنگاه فرستنده را در سلول قرار می دهند. در این صورت سرویس دهی تنها در منطقه ای که سلول بندی شده است ممکن می شود، شبکه های سلولی دو مزیت دارند، یکی از آنها استفاده مجدد از فرکانس کاربر با رعایت فاصله جغرافیایی است. مزیت دیگر شکافتن سلول ها است. بدین معنی که در طرح اولیه شبکه سلولی مخابرات سیار، سلول را بزرگ انتخاب می کنند و در صورت افزایش مشترکان سلول را می توان به سلول های کوچکتری تقسیم کرد و اصطلاحاً سلول را شکافت، و با گذاشتن ایستگاه های پایه (BTS) اضافه، تعداد مشترک بیشتری را سرویس دهد.
نسل های مخابرات سیار :
تاریخ کامل مخابرات بی سیم به چهار دوره تقسیم می شود :
۱) دوره قبل از همگانی شدن این سیستم
۲) سیستم های آنالوگ (نسل اول)
۳) سیستم های دیجیتال (نسل دوم)
۴) سیستم های دیجیتال (PCS) (نسل سوم)
دوره قبل از همگانی شدن سیستم های مخابرات بی سیم از سال های ۱۹۵۰ شروع و تا ۱۹۶۰ ادامه یافت. در این دوره از مخابرات سیار برای کاربردهای پلیسی، نظامی و هواپیمایی استفاده می شد و تجهیزات ارسال و دریافت، حجیم و گران قیمت بود.
نسل اول در سال های ۱۹۷۰ تا ۱۹۸۰ بر پایه تکنولوژی آنالوگ و استفاده از مفهوم سلولی پدید آمد. ایده اساسی در مخابرات سیار سلولی (MCS ) استفاده مجدد از طیف فرکانسی در مناطقی است که به اندازه کافی از هم دورند. استفاده از مخابرات سیار سلولی موجب افزایش ظرفیت سیستم، کاهش هزینه، بهبود کیفیت سرویس و کاهش توان مورد نیاز شد، انواع مختلفی از این سیستم های آنالوگ با نام های گوناگون NEC، AMPS، NMT، Aurora، TACS و …وجود داشت. اما مهمترین و رایج ترین شکل سیستم های آنالوگ، سیستم AMPS است. سیستم AMPS در سال ۱۹۷۸ راه اندازی شد. این سیستم در باند فرکانسی ۸۰۰ تا ۹۰۰ مگاهرتز کار می کرد و دارای ۶۶۶ کانال دو طرفه با پهنای باند ۳۰kHz و مدولاسیون FM آنالوگ بود. با افزایش بیش از حد تقاضا، سیستم های آنالوگ نسل اول قادر به تأمین ظرفیت مورد نیاز برای برخی مناطق شهری نبودند. از معایب و کمبود های AMPS، مسئله ظرفیت این سیستم است.
همچنین از اشکالاتی که در این سیستم ها وجود دارد ضعف امنیتی به طوری که به متقلبان مجال استفاده غیرمجاز را می دهد. این اشکالات در سیستم های دیجیتال نسل بعدی بر طرف شده است. به علاوه سیستم های دیجیتال نرخ بیت و سرعت بالاتری دارند و حجم اطلاعاتی بیشتری را می توان در کانال های آن مبادله کرد. با توجه به ظهور سیستم های دیجیتال ، سیستم AMPS چندان مورد استفاده نخواهد بود.
سیستم های نسل دوم در سال های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ با استفاده از تکنولوژی دیجیتال تحقق یافت. GSM اولین استاندارد MCS تمام دیجیتال در دنیا است. این سیستم در ۱۹۹۲ در اروپا به بهره برداری تجاری رسید. در این سیستم موبایل ها از فرکانس های ۸۹۰ تا ۹۱۵ مگاهرتز و ایستگاه پایه ها از فرکانس های ۹۳۵ تا ۹۶۰ مگاهرتز برای ارسال سیگنال استفاده می کنند. پهنای باند هر کانال رادیویی ۲۰۰ کیلوهرتز است که توسط ۸ کاربر استفاده می شود. به علت تقاضای روز افزون برای سرویس های MCS، تکنولوژی های جدید نظیر CDMA برای بهبود بهره برداری از طیف فرکانسی پدید آمد. CDMA یکی از پیچیده ترین سیستم های بی سیم دیجیتال در دنیای امروز است، CDMA تمامی کاربران را در فرکانس های یکسان و زمان های یکسان با کدهای مختلف مجزا می کند. پهنای باند هر کانال ۲۳/۱ مگاهرتز است.
سیستم های نسل سوم، سیستم های مخابرات فردی (PCS) نامیده می شوند،د PCS سیستمی است که با استفاده از آن کاربر می تواند در هرزمان و در هر مکان با هر کس به کمک یک مخابرات فردی واحد (PTN) تبادل اطلاعات نمایند. در سال های اخیر نسل سوم شبکه های رادیو سلولی شدیداً مورد توجه قرارگرفته است. سیستم های نسل سوم را گاه با ۳G نشان می دهند. هم اکنون سیستم های CDMA باند وسیع (W – CDMA) به صورت تجاری به کار گرفته می شوند و روز به روز کاربرد آنها در مخابرات سیار بیشتر می شود. از لحاظ تاریخی CDMA به سه دوره تقسیم می شود :
۱٫ CDMAاولیه که بیشتر در حد تئوری بود، از سال ۱۹۴۹ تا ۱۹۷۸
۲٫ CDMAباند باریک از ۱۹۷۸ تا ۱۹۹۵
۳٫ CDMAباند وسیع از ۱۹۹۵ به بعد
نسل سوم از اواخر سال ۱۹۹۵ کم کم وارد عرصه مخابرات سیار شد. از مزایای عمده آن بر سیستم های نسل دوم نرخ بیت بالاتر، پشتیبانی همزمان صدا و تصویر با توجه به نرخ بیت بالا، قابلیت انعطاف پذیری بیشتر، سرویس های دسترسی چندگانه همزمان برای یک کاربر و … است. سیستم های رادیویی سیار نقش مهمی را در فعالیت های بازرگانی، تجاری و امور مراقبتی و حفاظتی عمومی به گونه ای صنعتی و پیشرفته دارا هستند و به همین دلیل دانشمندان پیوسته در اندیشه بهینه ساختن سیستم های مخابرات سیار هستند.
سومین کنفرانس ملی و اولین کنفرانس بین المللی پژوهش هایی کاربردی در مهندسی برق، مکانیک و مکاترونیک، بهمن ماه ۱۳۹۴
سازمان علمی برگزار کننده همایش: دانشگاه صنعتی مالک اشتر
برگزار کننده: دانشگاه صنعتي مالك اشتر
شهر همایش: شهر تهران
استان همایش: استان تهران
تاریخ درج سایت: سه شنبه، ۱۷ شهریور، ۱۳۹۴
تعداد نمایش: 26004
محورهای اصلی کنفرانس
مهندسی برق و الکترونیک
مهندسی مکانیک
جستجو در کنفرانسهای ایران
تقویم همایش های سالانه ایران
سومین کنفرانس ملی و اولین کنفرانس بین المللی پژوهش هایی کاربردی در مهندسی برق، مکانیک و مکاترونیک
Third National Conference and First International Conference on Applied Research in Electrical, Mechanical and Mechatronics Engineering
سومین کنفرانس ملی و اولین کنفرانس بین المللی پژوهش هایی کاربردی در مهندسی برق، مکانیک و مکاترونیک در تاریخ ۲۸ بهمن ۱۳۹۴ توسط دانشگاه صنعتی مالک اشتر،دانشگاه صنعتي مالك اشتر در شهر تهران برگزار گردید. شما می توانید برای دریافت کلیه مقالات پذیرفته شده در این کنفرانس به صفحه مجموعه مقالات سومین کنفرانس ملی و اولین کنفرانس بین المللی پژوهش هایی کاربردی در مهندسی برق، مکانیک و مکاترونیک مراجعه فرمایید.
دیدگاه شما