سود ۲۶ هزار میلیاردی آقای «ز» و «ت» در بازار ارز
روزنامه سازندگی در شماره امروز خود در گزارشی افشا کرد که دو نفر طی ماه های اخیر بازار ارز کشور را به هم ریخته اند.
به گزارش خرداد: روزنامه سازندگی در شماره امروز خود در گزارشی افشا کرد که دو نفر طی ماه های اخیر بازار ارز کشور را به هم ریختهاند.
این روزنامه در ادامه نوشت: تمام اقتصاددانان لیبرال و نهادگرا بر سر یک موضوع به تفاهم رسیدند که بزرگترین رانت سازمان یافته اقتصاد ایران، دلار 4200 تومانی است.
خوانساری رئیس اتاق بازرگانی تهران، اخیرا هشدار داده بود که تعداد درخواست ها برای کارت بازرگانی، ثبت شرکت و دریافت ارز 4200 تومانی به شکل غیرعادی رشد کرده است.
کرباسیان وزیر اقتصاد، نیز پیش تر درباره کارتهای بازرگانی هشدار داده بود.
«سازندگی در ادامه افشاگری خود می افزاید: یک صرافی که در اختیار یکی از مدیران میانی چند سال قبل نظام مالی کشور بود، شبکه ای از صرافی ها را برای کنترل بازار ارز ساماندهی کرده است و وابستگان او در تهران 5 صرافی دارند.
آقای «ز» و «ت» از پنج شنبه گذشته همزمان با توقف صدور حواله برای کشور از تمام ابزارهای ارتباطی خود برای تحت فشار قرار دادن دولت استفاده کردند و روز شنبه هر دوی این صرافی ها به شرکای خود تهران اعلام کردند که دیگر خبری از دلار کاغذی در بازار تهران نخواهد بود.
همزمان پتروشیمی ها خود را برنده بازی میدیدند چرا که خبر رسید ارز آنها در بازار ثانویه فروخته میشود و این یعنی به جای 4200 تومان میتوانند ارز خود را حداقل 7 هزار تومان به صراف ها بفرو شند.
سود این دو صرافی از محل رانت ارزی طی یک دوره 4 ماهه بیش از 26 هزار میلیارد تومان بوده است.
حذف از چرخه دلار اهرم فشار آمریکا
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، زمانی که آمریکا در برجام حضور داشت، بانکهای درجه یک اروپایی از ترس جریمههای این کشور از برقراری ارتباط با ایران ممانعت کردند. اکنون که آمریکا از برجام خارج شده، شرکتها و بانکهای درجه یک اروپایی قطعاً با ایران همکاری نخواهند داشت.
هنوز نیت دولتهای اروپایی برای همکاری با ایران مشخص نیست و به نظر میرسد بیشتر از این که بخواهند در برجام بمانند، منتظر اجرای دستورات آمریکا مبنی بر ادامه یا توقف برجام هستند. اروپاییها اگر هم بخواهند، نمیتوانند تضمینهای لازم را برای ادامه همکاری با ایران بدهند و برای این کار مستندات و دلایل زیادی وجود دارد. ایران از دولتهای اروپایی چیزی نمیخواهد اما شرکتهای اروپایی باید تضمین دهند با ایران همکاری کنند که در صورت تقابل با آمریکا مشمول جریمههای سنگین خواهند شد.
مهمترین بخشی که باید با ایران همکاری کند بانکها به منظور انتقال پول خودمان است، اما هر چه فکر میکنیم متوجه میشویم اصلاً امکان ادامه همکاری با کشورهای اروپایی در فضای پسابرجام بدون آمریکا نیست. بانکهای درجه یک اروپایی زمانی که آمریکا در برجام بود، اجازه همکاری با ایران را نداشتند و اکنون که قطعاً این منع برای آنها به وجود میآید.
شرکتهای اروپایی برای همکاری با ایران باید مجوزهای جداگانهای از آمریکا دریافت میکردند، زمانی که این توافق بینالمللی (برجام) به امضا رسید هر شرکتی که قرار بود با ایران همکاری کند، باید از آمریکا مجوز جداگانه دریافت میکرد. این کار بهآن معنا بود که برجام هم حتی تضمین ارتباط با ایران را نداشت و اکنون که آمریکا خارج شده، حتماً فشارهای بیشتری را تحمیل خواهد کرد. ایرباس برای فروش هواپیما به ایران، مجوز جداگانه دریافت کرد اما این امکان ندارد هر شرکت برای همکاری با ایران از آمریکا مجوز بگیرد؛ ضمن اینکه اکنون رئیسجمهور آمریکا میخواهد فشار زیادی به ایران وارد کند و هیچ کشوری حاضر به همکاری و ارائه تضمین همکاری نیست. شرکتهای اروپایی معطل نیستند تا ببینند دولتهایشان چه میگویند، بلکه صلاح شرکت خود را از آمریکا جویا میشوند. به این دلیل که اگر مورد غضب آمریکا قرار بگیرند از چرخه دلاری حذف میشوند که به معنای خروج از تجارت بینالملل است.
اگر دولتهای اروپایی برای همکاری با ایران هم تضمین بدهند، نمیتوانند ضامن همکاری شرکتهای کشور خود با ایران باشند. فقط یک راه برای همکاری اروپاییها با ایران وجود دارد که آن هم ترجیح دادن ایران به آمریکا و پنجه در پنجه شدن با آن کشور است که این موضوع بسیار بعید به نظر میرسد. اروپا بیشتر از اینکه بخواهد با آمریکا رفتار متقابلانه درمورد همکاری با ایران داشته باشد، منتظر ابلاغ دستورات برای اجراست.
سناریوی چینی نفت ۴۰ دلاری
بعد از خروج ترامپ از برجام تحریمهای نفتی علیه ایران از سر گرفته و صادرات نفت کشور محدود شد. اما فشارها زمانی به اوج خود رسید که از دوم ماه مه معافیتها از تحریم خرید نفت ایران تمدید نشد.
به گزارش آژانس رویدادهای مهم نفت و انرژی " نفت ما " ، بلومبرگ مدعی است ایران حجم عظیمی نفت را در ذخایر اجاره شده در چین انبار کرده است و در صورتی که پالایشگران چینی تصمیم به استفاده از این ذخایر بگیرند، سمت عرضه بازار نفت با شوک بزرگی مواجه خواهد شد؛ موضوعی که میتواند قیمت نفتخام آمریکا را تا سطح ۴۰ دلار بر بشکه کاهش دهد.
بعد از خروج ترامپ از برجام تحریمهای نفتی علیه ایران از سر گرفته و صادرات نفت کشور محدود شد. اما فشارها زمانی به اوج خود رسید که از دوم ماه مه معافیتها از تحریم خرید نفت ایران تمدید نشد.
این معافیتها به برخی کشورها اجازه میداد به شکل محدود به خرید نفت از ایران ادامه دهند و بر این اساس طی دو ماه و نیم گذشته هرگونه خرید نفت از ایران ممنوع شده است. با این حال در این مدت آمار و برآوردهای مختلفی منتشر میشود که همگی نشان از تداوم ارسال نفت ایران به چین دارد، اخباری که تذکر تند آمریکا به مقامات پکن را نیز به دنبال داشته است.
بلومبرگ نیز روز گذشته مدعی شد که نفت ارسالی در ذخایری انبار میشود. بر اساس این گزارش، در زمان اعمال تحریمهای آمریکا علیه صادرات نفت ایران، میلیونها بشکه از نفت کشور در ذخایر امانی در سواحل چین انبار شده است. علاوه بر اینکه این حجم عظیم از نفت ذخیره شده پتانسیل بالایی برای اثرگذاری در بازار نفت ایجاد کرده، به باور بلومبرگ چنین استراتژی مزایای بزرگی برای دو طرف ایرانی و چینی به همراه دارد.
۲۰ میلیون بشکه در راه چین
بر اساس دادههای به دست آمده از ردگیری نفتکشها، از ابتدای سال تا پایان ماه مه، حدود ۱۲ میلیون تن نفت خام ایران در چین تخلیه شده است. اما حدود ۱۰ میلیون تن از این میزان توسط پالایشگران این کشور مصرف شده، بلومبرگ بر این باور است که اختلاف بین این دو رقم یعنی حدود ۲میلیون تن در سناریوهای ارتباط دلار و سهام امریکا ذخایر امانی ایران در چین انبار شده است. علاوه بر این در یک برآورد به دست آمده توسط این سایت خبری، در حال حاضر ۲۰ میلیون بشکه از نفت ایران در حداقل ۱۰ تانکر بزرگ و دو تانکر کوچک متعلق به شرکت ملی نفتکش ایران، یا راهی چین است یا در سواحل این کشور در انتظار تخلیه به سر میبرند.
با این حال افرادی که از این امور آگاهند به بلومبرگ گفتهاند که این نفتها در ذخایر چین باقی میمانند و در آمار گمرک این کشور ثبت نمیشوند، از این رو تداوم ارسال نفت ایران به چین لزوما به معنای نقض تحریمهای واشنگتن توسط این کشور نیست. در واقع بخش مهمی از نفت ذخیره شده در انبارهای چین همچنان متعلق به ایران است. بنابراین حجم عظیمی نفت در حالی خارج از معاملات بازارهای جهانی قرار دارد که در عین حال در جوار بازار است و قابلیت اثرگذاری بر قیمتها را دارد.
پتانسیلهای اثرگذاری بر بازار نفت
این ذخایر پتانسیل بزرگی برای کاهش قیمتها دارند، به خصوص اگر پالایشگران چینی تصمیم بگیرند از این ذخایر نفتی استفاده کنند. بانک آمریکایی مریل لینچ بر این باور است که اگر نفت ایران از ذخایر و انبارها خارج شود و به مصرف بازار برسد، میتواند قیمت نفت را در سراشیبی کاهشی قرار دهد. قیمت نفت برنت از اواخر ماه آوریل تا اواسط ماه ژوئن تحت تاثیر جنگ تجاری پکن و واشنگتن و نگرانی از سمت تقاضا حدود ۲۰ درصد کاهش را تجربه کرد و از حدود ۷۵ دلار به کمتر از ۶۰ دلار رسید.
از آن پس به دنبال افزایش تنشهای ژئوپلیتیک قیمتها در مسیر افزایشی همراه با نوسانی قرار گرفتهاند؛ زیرا در حالی نگرانی از ضعف تقاضا بر قیمتها فشار میآورد که ریسکهای ژئوپلیتیک مانع از دست رفتن کف ۶۰ دلاری برای نفت برنت میشوند.
دیروز نیز با وجود افت ۵/ ۶ درصدی قیمتها در هفته گذشته، بازار در مسیر افزایشی قرار گرفت. نفت برنت تا لحظه تنظیم این گزارش (ساعت ۱۶ به وقت تهران) با افزایش حدود یک دلاری نزدیک به ۵/ ۶۳ دلار بر بشکه به فروش رسید. نفتخام آمریکا نیز بیش از ۸۰ سنت رشد کرد و به ۵/ ۵۶ دلار بر بشکه نزدیک شد. معاملهگران و کارشناسان افزایش ریسکهای ژئوپلیتیک بعد از توقیف یک نفتکش بریتانیایی در تنگه هرمز را عامل رشد قیمت نفت معرفی کردند.
روز جمعه و در آخرین ساعات معاملات هفته در بازارهای بینالمللی، اعلام شد که یک فروند نفتکش بریتانیایی در تنگه هرمزتوسط ایران توقیف شده است و این خبر موجب تغییر مسیر قیمتها و رشد آنها شد. به باور کارشناسان چنین اقدامی به معنای افزایش تنشها بینایران و آمریکا و در حال حاضر ایران و بریتانیا است. روزانه حدود ۲۰ میلیون بشکه نفتخام و فرآوردههای نفتی از تنگه هرمز عبور میکند، بنابراین در صورتی که مخاطراتی رخ داده و عبور و مرور نفتکشها از آن متوقف شود نفت با جهش قیمتی مواجه سناریوهای ارتباط دلار و سهام امریکا خواهد شد. بانک مریل لینچ پیش از این گفته بود که افزایش تنشهای تجاری بین آمریکا و چین موجب تقویت روابط تجاری ایران و چین میشود. بر اساس برآورد این بانک آمریکایی در صورتی که چین اقدام به خرید نفت از ایران در مقادیر بالایی کند، قیمت نفتخام آمریکا میتواند تا ۴۰ دلار بر بشکه کاهش یابد.
مزایای ذخیرهسازی نفت
علاوه بر پتانسیلی که ذخیرهسازی نفت ایران در بازار ایجاد کرده است، به گزارش بلومبرگ، این استراتژی به ایران قابلیتهای بسیاری میدهد و مزایای زیادی در شرایط تحریم برای کشور به همراه دارد. یکی از این قابلیتها، توانایی برای تداوم تولید نفت است. در واقع در شرایطی که تحت تاثیر تحریمها میزان صادرات نفت ایران کاهش یافته، ذخیرهسازی به ایران اجازه میدهد که تولید خود را در نسبتی بالاتر از صادرات قرار دهد.
از سوی دیگر این استراتژی موجب میشود که ایران نفت خود را در نزدیکی چین بهعنوان مصرفکنندهای که طی سالیان گذشته بیشترین رشد تقاضای نفت را به خود اختصاص داده، نگه دارد. بنابراین هرگاه از شدت تحریمها کاسته شود این نفت به راحتی راهی بازار میشود. استفاده از ذخایر نفتی چین همچنین به ایران این فرصت را میدهد که نفت کمتری در نفتکشهای خود و روی آب ذخیره کند. ایران بخشی از نفت خود را در دوران تحریم یعنی سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۶ و همچنین از ۲۰۱۸ تاکنون در تانکرها و نفتکشهای متعلق به ناوگان شرکت ملی نفتکش ذخیره میکند.
علاوه بر این در صورت کمبود عرضه از سوی اوپک و متحدانش به دلیل تمدید توافق نفتی و همچنین در صورتی که به دلیل افزایش تنشها در خلیج فارس بازار با شوک عرضه مواجه شود، این ذخایر موجب افزایش امنیت عرضه نفت به چین میشود. در واقع این کشور میتواند با استفاده از این ذخایر در بازهای دسترسی خود به نفت را حفظ کند. از سوی دیگر گفته میشود بخشی از نفت ذخیره شده در مخازن چین، متعلق به شرکتهای این کشور است که در طرحهای نفت در برابر سرمایهگذاری شرکت میکنند.
بهعنوان نمونه یک سناریوهای ارتباط دلار و سهام امریکا شرکت نفتی چینی در یک پروژه افزایش تولید در ایران سرمایهگذاری کرده و میتواند بدهی خود را از این طریق تسویه کند. اخیرا اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور اعلام کرد «هر شرکت یا کشوری که تمایل داشته باشد، میتواند به پیشخرید نفت از ایران اقدام کند.» به این معنا که با عقد قراردادی در مقابل دادن کالا و خدمات یا سرمایهگذاری در ایران بعد از لغو تحریمها از کشور نفت تحویل بگیرد.
شورای آتلانتیک در گزارشی در این خصوص اعلام میکند که «پیشفروش نفت موجب میشود ایران سهم بازار خود را پس از برداشته شدن تحریمها یا بیاثر شدن آنها بازپس بگیرد. اگر ایران موفق شود قراردادهایی با کشورهای هند، چین و کره جنوبی برای پیشخرید نفت ببندد، حداقل سهم بازار آن در این کشورها برای بعد از تحریمهای آمریکا تضمین میشود.» حال ذخیرهسازی نفت در چین این توانایی را به شرکتهای چینی میدهد که پیش از لغو تحریمها طلب خود از ایران را تسویه کنند. به گزارش بلومبرگ، مشخص نیست نفت در ازای سرمایهگذاری و کالا به معنای نقض تحریمها است یا خیر، اما دریافت نفت از ذخایر نفتی موجب میشود که شرکتهای چینی از بررسیهای متداول و ثبت آمار مرسوم به دور باشند و مشخص نشود چه شرکتی به دریافت نفت از ایران اقدام کرده است.
در این خصوص یک منبع آگاه در کاخ سفید به بلومبرگ گفته است که هرگونه واردات نفت از ایران در حال حاضر نقض تحریمهای نفتی محسوب میشود. در مقابل میشل میدن، تحلیلگر آکسفورد انرژی در امور چین بر این باور است که قوانین در این خصوص مبهم است. او در این باره گفته است، «آمریکا باید بهطور دقیق مشخص کند که چه اقدامی به معنای نقض تحریمها است.» به باور این کارشناس بازار نفت در حال حاضر ابهاماتی در تحریمها وجود دارد و مشخص نیست که در کدام مرحله معاملات مالی، بارگیری یا تحویل محموله نفت ایران، شرکتها یا نهادها تحریمها را نقض میکنند.
تغییر نقش دلار در صعود بورس
با رشد ۳/ ۱ درصدی شاخص کل بورس در روز گذشته، سناریوهای ارتباط دلار و سهام امریکا بازدهی این بازار از ابتدای سال از عدد ۲۸ درصد گذشت. استقبال همهجانبه سرمایهگذاران از سهام در حالی رقم خورد که ارز و طلا به حرکت خود در مسیر کاهشی ادامه دادند. عقبگرد ۴/ ۳ درصدی نرخ دلار و تنزل ۳/ ۴ درصدی بهای سکه در سال ۹۸، یکهتازی بورس در بین بازارها را بهتر نشان میدهد.
سال گذشته، بخش عمده بازدهی در بورس تهران ناشی از رشد دلار و موج تورمی به وجود آمده بود و این تصور را جا انداخت که رشد سهام از محل تقویت دلار صورت گرفته است. اکنون اما این سوال برای بسیاری از معاملهگران مطرح شده که با وجود عقبنشینی بهای ارزها چرا رشد شاخص سهام همچنان ادامه دارد. بررسیها نشان میدهد کاهش دمای ریسک سیاسی نقش عمده را در عقبگرد دلار ایفا کرده و در پی این خوشبینی، بخشی از پولها به انگیزه کسب سود راهی بازار سهام شده است. به بیان سادهتر کاهش ریسکهای غیراقتصادی موجب تقویت ریسکپذیری در اقتصاد کشور و در نتیجه اقبال بیشتر به بورس میشود. بنابراین مادامی که این انتظارات تداوم یابد، روند مخالف سهام و ارز طبیعی خواهد بود که البته در صورت تغییر سناریوهای ارتباط دلار و سهام امریکا سناریوهای ارتباط دلار و سهام امریکا نظم سیاسی، کانون گردش نقدینگی نیز به تناسب دستخوش تغییر خواهد شد.
شاخص کل بورس تهران در معاملات دیروز با رشد بیش از ۲۹۰۰ واحدی پس از سقفشکنی تاریخی خود تا مرز ۲۳۰ هزار واحد نیز رشد کرد. از سوی دیگر دلار در معاملات روزهای اخیر افتهای پرشتابی را تجربه کرده است. در بازه یکماهه دلار افت بیش از ۱۷ درصدی را تجربه کرده است و این در حالی است که شاخص بورس تهران رشد حدود ۹ درصدی را به ثبت رسانده است. به این ترتیب در شرایطی که سایر بازارها فضای نااطمینانی را برای سرمایهگذاران خود رقم زدهاند سهام با بازدهی قابل توجه سهامداران خود را به ادامه مسیر ۹۸ دلگرم نگه داشته است. در حالیکه نزول دلار به عقیده کارشناسان میتواند سیگنال منفی برای بازار سهام محسوب شود این سوال در شرایط کنونی زیاد پرسیده میشود که سناریوهای ارتباط دلار و سهام امریکا آیا صعود بورس با نزول اینچنینی دلار منطقی است؟
بورس در جدال بازارها
شاخص کل بورس تهران از ابتدای سال ۹۸ تا پایان معاملات دیروز بازدهی ۲۹ درصدی را به ثبت رسانده است. این عدد به این معنا است که اگر سبدی از سهام کل نمادهای بورسی بر اساس وزن ارزش بازار آنها در نظر گرفته شود، میزان بازدهی قابل دسترس حدود ۲۹ درصد است. این درحالی است که امکان کسب بازدهیهای به مراتب بیشتر وجود داشت. نگرانی از ریسک بالا همواره برای سرمایهگذار به خصوص در بورس مشاهده میشود. با این حال همانطور که در گزارشهای پیشین «دنیایاقتصاد» و همچنین سایت تحلیلی «دنیایبورس» عنوان شده بود به دلیل کارآیی پایین بورس تهران امکان کسب بازدهیهای قابل توجه با ریسکهای نهچندان بالا وجود دارد و تنها معاملهگر باید با متغیرهای اثرگذار آشنایی لازم را داشته باشد.
دیروز تا ساعت تنظیم این گزارش زیان دلار از ابتدای سال از ۳ درصد فراتر رفت (آخرین نرخهای دلار تا ساعت ۱۶ دیروز در کانال ۱۲۷۰۰ تومانی قرار داشت). سکه نیز دست از مقاومت کشید و گرچه با چشم امید به اونس طلا در برابر افت دلار مقاومت میکرد اما با فشار حداکثری دلار در بازار داخلی با افت به کانال ۴ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان رسید و افت ۴ درصدی از ابتدای سال را به ثبت رساند. افسار نوسان قیمتی سکه تا حد زیادی در اختیار دلار است. گرچه رشدهای اخیر قیمت طلای جهانی به حمایت از قیمت سکه و کاهش حباب انجامید اما در نهایت شدت نوسان دلار به حدی بالا است که اثر نوسان اونس طلای جهانی را خنثی کند.
در رقابت بازارها بورس پیشتاز است و در این خصوص بازار مسکن نیز چندان قابل اتکا نیست. در این خصوص باید گفت خرید ملک و مسکن به نقدینگی بسیار بالاتری برای حضور سرمایهگذاران نیاز دارد و این در حالی است که سرمایهگذاری در بورس با کمترین مبالغ نیز برای هر سرمایهگذاری امکانپذیر است. نکته دوم اینکه با توجه به نقدشوندگی پایین در بازار مسکن از این حیث قابل مقایسه با سهام نیست و حتی اگر رشد قیمت اسمی را شاهد باشیم اما لزوما این موضوع به معنای امکان نقد شدن این دارایی نیست و این در حالی است که بورس با نقدشوندگی بالایی همراه است. در این خصوص باید به ارزش معاملات بیش از هزار میلیارد تومانی در بورس تهران اشاره کرد. میانگین ارزش معاملات بورس تهران از ابتدای سال بیش از هزار میلیارد تومان بوده است. جهش نسبت ارزش معاملات سهام به کل نقدینگی کشور خود نشانهای از حرکت نقدینگی از سایر بازارها به سمت بورس است.
درخصوص جزئیات این موضوع نمیتوان اظهارنظر دقیقی داشت با این حال جهش نسبت ارزش معاملات به نقدینگی کل کشور در ماههای گذشته نسبت به زمستان سال ۹۶ تا بیش از ۵ برابر است؛ نسبت میانگین ارزش معاملات بورس به نقدینگی کشور در زمستان ۹۶ کمتر از ۰۱/ ۰ درصد بوده که این عدد در شرایط کنونی به بیش از ۰۵/ ۰ درصد رسیده است. از این موضوع میتوان این برداشت را داشت که بخشی از نقدینگی از دیگر بازارها به سمت بورس کشیده شدهاند.
در ادامه مقایسه بازارها گرچه بعضا شنیدهها از اعطای سود بالاتر از ۲۰ درصد از سوی برخی از بانکهای متخلف خبر میدهد با این حال بهصورت کلی نمیتوان چندان روی چنین اعدادی در این بازار حساب کرد. بهصورت ساده با فرض سود ۲۰ درصد یک سپردهگذار در بانک سود کمتر از ۵ درصد را از ابتدای سال کسب کرده است که از سود سهامداران بسیار کمتر است. در شرایط کنونی لازم است به ریسکها در کنار فرصتهای موجود توجه شود. گرچه بورس را میتوان همچنان جذابترین بازار سال ۹۸ مطرح کرد با این حال با توجه به گزینههای متفاوت سرمایهگذاری اگر به این موارد توجه نشود ریسک زیان نیز وجود خواهد داشت.
چرا دلار نزولی شد؟
درخصوص علت نزولی شدن دلار در گزارشهای «دنیای بورس» در هفتههای گذشته عوامل فشار بر نرخ دلار اشاره شد. عامل سیاسی در کنار انتظارات اقتصادی از آینده (نظیر احتمال کسری بودجه دولت) به رشد نرخ دلار در ماههای گذشته کمک کرد اما وضعیت فعلی متغیرها امکان توجیه نرخهای بالای دلار را نداشتند. یکی از مواردی که رئیس بانک مرکزی بسیار بر آن تاکید دارد جلوگیری از جبران کسری بودجه احتمالی دولت با چاپ پول توسط بانک مرکزی است که خود میتواند نقش بسزایی در کنترل انتظارات نگرانکننده آتی داشته باشد. همچنان نگرانی از احتمال کسری بودجه دولت با توجه به تعلل دولت در اتخاذ تصمیمات بهینه و حرکت در مسیر اصلاح اقتصادی وجود دارد.
در کنار انتظارات نگرانکننده اقتصادی که در عوامل سیاسی نیز گره خوردهاند، هراس سیاسی نقش بسزایی در رشد نرخ دلار داشت. در بدبینانهترین رخدادها مانند احتمال درگیری نظامی در منطقه، دلار به سطوح بیش از ۱۵ هزار تومان رسید. در شرایط کنونی نیز اخبار رایزنیهای کشورهای منطقه نظیر عراق، قطر یا ژاپن به خوشبینی سیاسی در میان فعالان اقتصادی دامن زده سناریوهای ارتباط دلار و سهام امریکا و ریزش دلار را به دنبال داشته است. سفر قریبالوقوع نخستوزیر ژاپن سیگنال سیاسی قدرتمندی بوده که فشار سنگین روانی را بر دلالان ارزی وارد کرده و دلار را به کانال ۱۲ هزار تومان سوق داده است.
آیا صعود بورس منطقی است؟
یکی از محرکهای اصلی رشد قیمتی سهام طی یک سال گذشته جهش نرخ دلار و تورم در اقتصاد کشور بوده است. شواهد نشان میدهد که همچنان بورس تا جبران عقبماندگی از متغیرهای اقتصادی پتانسیل رشد دارد و با وجود افت نرخ دلار همچنان میتوان رشد سهام را منطقی دانست. اگر بدون توجه به شرایط کنونی بورس تهران و متغیرهای اقتصادی و سیاسی به بررسی اثر دلار بر سهام بپردازیم مشخصا افت نرخ دلار در بازار داخل بر سودآوری شرکتهای بزرگ کالایی که وزن زیادی در تعیین مسیر شاخص کل بورس تهران دارند، اثر منفی دارد. در نتیجه بهصورت عمومی و بدون در نظر گرفتن شرایط موجود افت دلار میتواند بر شاخص سهام فشار وارد کند. علاوه بر این نمونه اثر افت نرخ دلار را میتوان در عقبنشینی تقاضا در بازارهای مختلف مانند بورس کالا (عقبنشینی تقاضا از کاتد ملی مس در معاملات دیروز و عدم توازن عرضه و تقاضا برخلاف رویه معاملات ماههای قبل) نیز مشاهده کرد. بر این اساس در یک شرایط معمول افت قیمت کالاها در بورس کالا و احتمال افت سودآوری شرکتها در نتیجه نزول دلار میتواند بر شاخص کل بورس فشار وارد کند. با این حال همانطور که سناریوهای ارتباط دلار و سهام امریکا تاکید شد این موضوع برای یک شرایط معمول قابل قبول است و با این فرض که سهام در یک تعادل نسبی با متغیرهای اثرگذار قرار دارد؛ در نتیجه با افت نرخ دلار انتظار برای واکنش منفی سهام نیز وجود دارد. این در حالی است که میتوان گفت بورس تهران همچنان از متغیرهای اثرگذار بر سهام مانند دلار عقب است و همچنان انتظار برای انعکاس نرخهای بالاتر دلار با نزدیک شدن نرخ نیما به بازار آزاد در صورتهای مالی شرکتهای بزرگ کالایی مانند پتروشیمیها ، فلزیها، پالایشیها و سایر شرکتها وجود دارد. این سناریوهای ارتباط دلار و سهام امریکا موضوع با افزایش نرخ فروش میتواند اثر مثبت خود را در سود شرکتها منعکس کند.
موضوع دیگر که در بخش قبل نیز به آن اشاره شد به علت عقبنشینی دلار در بازار آزاد بازمیگردد. در این خصوص سیگنال مثبت سیاسی پس از تنشهای ماههای قبل افت دلار را به دنبال داشته است. حال اگر همین موضوع برای بورس در نظر گرفته شود میتوان به علت منطقی بودن رشد سهام با وجود افت نرخ دلار در بازار آزاد رسید.
P/ E سهام در وضعیت سفید
تحلیلگران بورس تهران طی یک سال گذشته به دنبال موارد متعددی به خصوص هراس سیاسی، انتظارات خود از نسبت قیمت به درآمد شرکتها را کاهش دادند، در نتیجه در سود ثابت قیمتهای پایینتری برای شرکتها منطقی در نظر گرفته شد. گرچه سهام مسیر صعودی را در پیش گرفت با این حال رشد قیمتی سهام در نتیجه رشد فزاینده سودآوری بود اما با ریسکهای متعدد موجود به خصوص در بخش سیاسی به تدریج انتظارات از سودآوری شرکتها به سمت نسبت قیمت به درآمد (P/ E) ۴ حرکت کرد. بر این اساس بخش دوم جاماندگی بورس به این قسمت بازمیگردد. همانطور که در مطلب پیشین با عنوان «فرصت بورسبازی در باند نااطمینانی» اشاره شده بود به تدریج با رفع ابهامات باید در انتظار رشد نسبت قیمت به درآمد در سهام بود.
صعود بورس؛ نزول دلار
میتوان گفت همزمانی صعود بورس و نزول دلار میتواند منطقی باشد. نکته نخست به جاماندگی بورس از سطوح کنونی دلار (با وجود افتهای شدید اخیر) مرتبط است. نکته دوم نیز به لزوم تعدیل انتظارات حاصل از شدت اثر ریسکها در سهام بازمیگردد (فرصت بورسبازی در باند نااطمینانی). بر این اساس اگر سناریوهای مختلف سیاسی را مرور کنیم، علت این موارد مشخص شود. اگر بنا باشد وضعیت سیاسی کشور به حالت سفید بازگردد، گرچه انتظار برای نزول ادامهدار دلار در نتیجه بازگشت آرامش به اقتصاد کشور و تقویت محسوس درآمدهای ارزی دولت وجود دارد اما از سوی دیگر باید اثر این آرامش در سایر بازارها نیز مشاهده شود. در معاملات روزهای اخیر به دنبال افت نرخ دلار بهعنوان دماسنج انتظارات تورمی در اقتصاد کشور شاهد عقبنشینی نرخ سود در اسناد خزانه هستیم. علاوه بر این کاهش شدت ریسکهای سیستماتیک میتواند نسبت قیمت به درآمد انتظاری از سهام را به میانگین تاریخی بورس نزدیک کند و این موضوع عامل حمایتی قوی از سهام محسوب میشود. بنابراین برای مثال اگر دلار بنا باشد افت شدید حتی ۲۰ درصدی را تجربه کند، نرخهای انتظاری همچنان با نرخهای تسعیر شرکتهای بزرگ فاصله دارد. این در حالی است که با کاهش ریسک در بورس تهران انتظار برای افزایش نسبت قیمت به درآمد انتظاری وجود دارد و این دو اهرم میتواند سهام را در مسیر صعودی یاری کند. سناریوی دوم اینکه گشایش سیاسی در کوتاهمدت با وجود سیگنالهای مثبت موجود رخ ندهد در نتیجه بار دیگر احتمال ادامه نوسان سیاسی دلار وجود خواهد داشت. حتی با فرض حفظ سطوح کنونی دلار در این سناریو باید بار دیگر به اختلاف نرخ تسعیر دلار در صورتهای مالی شرکتها به خصوص بزرگان (نرخ نیما) و نرخ بازار آزاد توجه داشت. در بخش دوم نیز همانطور که در مطالب پیشین اشاره شد بخش قابل توجهی از ابهامات درخصوص مقدار و نرخ صادرات شرکتها رفع شده است و اگر بدترین سناریوی سیاسی کنار گذاشته شود، بورس در جدال با دیگر بازارها نیز همچنان جذاب است. درخصوص سناریوی دوم سیاسی لازم است به اثرات اقتصادی چنین موضوعی نیز توجه شود. برخی بار دیگر به شبیهسازی وضعیت کنونی سهام با مهر اشاره میکنند. علت این موضوع در نگاه معاملهگران این است که در مهرماه بورس پس از برخورد با سقف تاریخی خود به دنبال ریزش شدید دلار در بازار آزاد مسیر نزولی را در پیش گرفت و در شرایط کنونی نیز معاملهگران این موضوع را مطرح میکنند که احتمال تکرار این موضوع وجود دارد. بر اساس آنچه تاکنون توضیح داده شد میتوان از نظر منطقی این موضوع را رد کرد. نکته مهم در رفع ابهام از فروش شرکتهای صادراتی در شرایط تحریم است. در مهر سال گذشته دقیقا یک ماه پیش از تحریمهای سختگیرانه آمریکا سردرگمی بسیاری میان تحلیلگران بورسی درخصوص اثر احتمالی این موضوع بر سودآوری شرکتها وجود داشت. این نگرانیها از نرخ فروش تا مقدار فروش شرکتهای صادراتی را نشانه گرفته بود. اما در ماههای اخیر و در دوران تحریم این معضلات محک زده شدند و اثرات خود را در صورتهای مالی شرکتها نیز منعکس کردند. در شرایط کنونی علاوه بر موارد سیاسی و اقتصاد داخلی باید توجه ویژهای به بازار جهانی نیز داشت که در معاملات امروز نوسان قیمتی بازار جهانی میتواند نقش بسزایی در بورس تهران داشته باشد. علاوه بر این در سناریوهای مختلف سیاسی باید اثر آن بر وضعیت تولید و فروش شرکتها در نظر گرفته شود.
کاهش 10 دلاری قیمت طلا در بازارهای جهانی
امروز در بازارهای جهانی قیمت طلا تحت تاثیر افزایش نرخ بهره توسط بانک مرکزی آمریکا ۹.۵ دلار کاهش یافت.
امروز در بازارهای جهانی قیمت طلا تحت تاثیر افزایش نرخ بهره توسط بانک مرکزی آمریکا ۹.۵ دلار کاهش یافت.
به گزارش تجارتنیوز، امروز در بازارهای جهانی قیمت هر اونس طلا با ۹.۵ دلار کاهش نسبت به روز گذشته به قیمت ۱۱۸۴ دلار و ۶۰ سنت معامله شد، قیمت فلز زرد امروز در کمترین زمان ۱۱۸۲ دلار و ۶۰ سنت و در بیشترین زمان ۱۱۹۹ دلار و ۲۰ سنت به فروش رفت.
قیمت این فلز گرانبها نسبت به یک ماه گذشته ۱۵.۹ دلار و نسبت به یکسال گذشته ۹۷.۸ دلار کاهش داشت.
در گروه سایر فلزات گرانبها هم نقره با ۱۳ سنت کاهش به قیمت ۱۴.۱۷ دلار معامله شد.
فلزات گرانبهای پلاتینوم و پالادیوم هم کاهشهایی به ترتیب ۱۱ و ۵ دلار را داشتند.
به گزارش خبرگزاری رویترز، دلیل کاهش طلا، افزایش ارزش دلار با بالا بردن نرخ بهره از سوی آمریکاست. شب گذشته بانک مرکزی آمریکا تصمیم گرفت نرخ بهره را در این کشور ۲۵ صدم درصد افزایش دهد.
افزایش نرخ بهره هرچند اندک بود اما باعث تقویت دلار شد و این مسئله روی قیمت طلا تأثیر گذاشت. زمانیکه دلار تقویت میشود فلز زرد برای خریداران غیر از دلار گرانتر میشود بنابراین تقاضا کاهش یافته و قیمت پایین میآید.
بانک مرکزی آمریکا سیاستهای مالی دوره گذشته خود را تغییر نداد و اعلام کرد احتمالا یک افزایش دیگر در ماه دسامبر، ۳ افزایش در سال آینده و یک افزایش دیگر در سال ۲۰۲۰ خواهد داشت.
دیدگاه شما