الگو های ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال
الگو های ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال اشکال یا رفتار خاصی از نمودار هستند که در بین دو روند در بازار شکل می گیرند و تنها توقفی مقطعی در روند قبلی خود ایجاد می کنند و با مشاهده آنها می توان امیدوار بود که روند جدید در همان جهت روند قبلی حرکت خواهد کرد یعنی اگر روند قبل از الگو صعودی بوده روند بعد از الگو نیز به احتمال زیاد صعودی است و برعکس.
الگو های ادامه دهنده زیر مجموعه تحلیل تکنیکال کلاسیک می باشند و از اعتبار بالایی برخوردار هستند و اگر درست تشخصیص داده شوند می توانند برای معامله گران سود های خوبی را ایجاد نمایند.
معمولا الگو های ادامه دهنده به نسبت الگوهای بازگشتی زمان کمتری برای ساخته شدن نیاز دارند و در گروه الگو های میان مدت و کوتاه مدت قرار می گیرند که حدودا بین ۱ تا ۳ ماه برای تشکیل آنها زمان نیاز است.
این مطلب نیز می تواند برای شما مفید باشد: الگو های بازگشتی در تحلیل تکنیکال
انواع الگو های ادامه دهنده
الگوهای ادامه دهنده انواع مختلف و متنوعی دارند که از مهم ترین ، معتبرترین و مشهورترین آنها می توان به الگوهای مثلث (متقارن ، افزایشی ، کاهشی ، انبساطی) ، پرچم های مثلث و چهار گوش ، کنج و مستطیل اشاره کرد که هر یک انواع مختلفی نیز دارند.
معرفی برخی الگو های ادامه دهنده
الگو های ادامه دهنده انواع مختلف و زیادی دارند که بطور خلاصه برخی از انواع مشهور آن را توضیح می دهیم.
الگوی مثلث در این دسته از الگو ها اهمیت و کاربرد زیادی دارد که به معرفی انواع آن می پردازیم:
مثلث متقارن: از ۲ خط روند تشکیل می شود که به هم نزدیک می شوند تا در نقطه ای یکدیگر را قطع کنند ، در این الگو خط بالایی کاهش پیدا می کند و خط پایینی به سمت بالا حرکت می کند. نکته مهم این است که نوسانات قیمت در محدوده الگو اتفاق می افتد و اگر از الگو خارج شود به معنی شکست الگو می باشد.
مثلث افزایشی:در این الگو خط بالایی بصورت افقی و خط پایینی با افزایش همراه است که نشان از قدرت بیشتر خریداران دارد و بعد از شکست الگو معمولا شاهد روند صعودی هستیم.
مثلث کاهشی:در این الگو خط پایینی افقی و خط بالایی با شیب رو به پایین رسم می شود که نشان از قدرت فروشندگان است و در اغلب اوقات پس از شکست این الگو شاهد روند نزولی هستیم.
الگوی مستطیل: در این الگو قیمت بین دو خط افقی بصورت خنثی نوسان می کند و تنها مکثی بین دو روند اصلی می باشد. این الگو به دو صورت افزایشی و کاهشی پدیدار می شود.
برای مثال در تصویر زیر شاهد یک الگو مثلث کاهشی هستیم که قیمت قبل از آن در حال کاهش بوده و در انتهای آن نیز با نزول دوباره قیمت از الگو خارج شده.
همچنین در تصویر زیر نیز الگوی ادامه دهنده ی مثلث متقارن شکل گرفته و همانطور که قیکمت قبل از الگو در حال کاهش بود با شکل گیری الگو در روند خنثی متوقف می شود و سپس به روند قبلی خود ادامه می دهد.
در مثال زیر نیز مثلث متقارن را می بینیم که در یک روند رشد قیمت توقفی مقطعی ایجاد می کند و سپس ادامه روند صعودی طی می شود.
نکات الگو های ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال:
در الگو های پرچم های مثلث و چهارگوش و کنج ، شیب الگو معمولا در جهت خلاف روند می باشد.
حجم معاملات در تایید و نوع الگو ها اهمیت بسیاری دارند که یه تحلیل گر موفق با توجه به آنها تحلیل های معتبر تری ارائه می دهد.
الگو ها می توانند بازگشتی و ادامه دهنده باشند و نقش حمایت و مقاومت را در نمودار بگیرند برای مثال الگو ی سر و شانه که معمولا الگو برگشتی است می تواند به عنوان الگوی ادامه دهنده نیز عمل کند.
الگو ها در تحلیل تکنیکال همانند دیگر ابزار های تکنیکالی باید در کنار دیگر ابزار ها و تحلیل های بنیادی استفاده شود و به تنهایی اعتبار چندانی ندارند.
الگو های ادامه دهنده ، بر خلاف الگو های بازگشتی مانند سقف دو قلو یا کف دو قلو که هرکدام مرتبط به روند صعودی یا نزولی هستند ، تنها برای یک روند تطبیق داده نمی شوند مثلا الگوی مثلث افزایشی هم در روند های صعودی مشاهده می شود و هم در روند های نزولی اما به ندرت.
الگوهای تحلیل تکنیکال؛ ابزارهایی برای تحلیل قیمت
در بازارهای مالی تاریخ تکرار میشود. این یکی از اصول اولیه تحلیل تکنیکال است که به ما میگوید قیمتها رفتارهای گذشته خود را تکرار میکنند. این مساله الگوهایی را ایجاد میکند که در تحلیل تکنیکال از آنها برای پیشبینی رفتار آینده سهم استفاده میشود.
این الگوهای چه انواعی دارند و چه سیگنالی به سهامداران میدهند؟
فهرست مطالب با دسترسی سریع
انواع الگوهای تحلیل تکنیکال
در ادامه مباحث آموزشی مربوط به تحلیل تکنیکال، نوبت به آن رسیده است که از الگوهای موجود در این روشِ بررسی سهام هم صحبت کنیم. الگوها در تحلیل تکنیکال به طور کلی به دو دسته تقسیم میشوند که عبارتاند از الگوهای ادامهدهنده و الگوهای بازگشتی.
الگوهای ادامهدهنده
الگوهای ادامه دهنده در میانههای یک روند صعودی یا نزولی ظاهر میشوند. در صورتی که چنین الگوهایی را مشاهده کنید، میتوانید به ادامهدار بودن روند قبلی پی ببرید.
به عنوان مثال اینگونه فرض کنید که قیمت یک سهم از مبلغ ۱۰۰ تومان تا ۲۰۰ تومان رشد کرده است. پس از مشاهده چند نوسان و یک الگوی ادامهدهنده میتوانیم به ادامهدار بودن رشد سهم در آینده پی ببریم. یعنی پس از این درجا زدنها و نوسانهای قیمتی، باید منتظر یک حرکت صعودی در سهم باشیم. این امر خود نشان دهنده فرصتهای معاملاتی مناسب است.
الگوهای بازگشتی
از دیگر الگوهای تحلیل تکنیکال میتوان الگوهای بازگشتی را نام برد. این الگوها حاکی از آن هستند که روند صعودی یا نزولی سهم رو به پایان است. یعنی اگر در یک سهم شاهد رشد قیمتی بودهایم، اکنون به نقطه پایان نزدیک شدهایم. پس احتمالا پس از این نقطه روند تغییر میکند.
به طور کلی در این الگوها اگر روند صعودی باشد به نزولی تبدیل میشود و اگر نزولی بوده به روند صعودی تغییر پیدا میکند. به عنوان مثال زمانی که شاهد رشد سهم هستیم و یک الگوی قیمتی بازگشتی اتفاق میافتد، میتوانیم این احتمال را بدهیم که این روند صعودی رو به پایان خواهد بود.
دستهبندی الگوهای تحلیل تکنیکال
الگوهای ادامهدهنده و بازگشتی خود به زیرمجموعههای دیگری تقسیم میشوند. الگوهای ادامهدهنده چهار حالت کلی دارند. این چهار حالت عبارتاند از: مثلث، مستطیل، پرچم و همچنین سر و شانه معکوس کف در سقف و بالعکس. الگوی مثلث هم خود میتواند در چهار حالت افزایشی، کاهشی، متقارن و کنج پدیدار شود.
اما سه حالت کلی الگوهای بازگشتی قیمتی در تحلیل تکنیکال عبارتاند از الگوی کف و سقف دوقلو، الگوی کف و سقف سهقلو، الگوی سر و شانه معمولی. از این الگوها میتوان برای تشخیص انتهای روندهای صعودی یا نزولی استفاده کرد.
جمعبندی
از منظر تحلیل تکنیکال رفتارهای قیمتی الگوهایی ایجاد میکنند که میتوان آنها را به عنوان سیگنال در نظر گرفت و از آنها در پیشبینی رفتارهای آینده قیمت استفاده کرد. این الگوها به طور کلی به دو دسته بازگشتی و ادامهدهنده تقسیم میشوند. الگوهای ادامه دهنده نشانگر ادامه روند قیمت چه نزولی و چه صعودی هستند و الگوهای بازگشتی نیز نشانهای از پایان روند و تغییر جهت آن هستند.
بررسی الگوهای پرایس اکشن و تکنیکال (آموزش الگوهای تکنیکالی)
الگوهای پرایس اکشن و تکنیکال چیست؟ آموزش الگوهای تکنیکالی. ما در این مطلب در مورد پرایس اکشن و الگوهای پرایس اکشن و تکنیکال صحبت کرده و نهایتا با آموزش الگوهای تکنیکالی در خدمت شکا کاربران عزیز خواهیم بود. اما مقدمه ای کوتاه در مورد آموزش پرایس اکشن و الگوهای تکنیکالی:
وارد شدن به بازارهای مالی با هدف سرمایه گذاری و کسب سود نیاز به آموزش داره. چرا که شناخت انواع و اقساط تحلیل ها و استراتژی ها لازمه ی موفقیت در این زمینه هستش. پرایس اکشن یکی از استراتژی هاییه که مورد استفاده ی بسیاری از معامله گران قرار گرفته. در این مقاله مفهوم پرایس اکشن رو با هم مرور و در ادامه در مورد برترین و مهمترین الگوهای پرایسی و تکنیکال صحبت می کنیم و آموزش الگوهای تکنیکالی رو خواهیم داشت. با مطالعه این مطلب و تمرین الگوها درک بهتری نسبت به کندل های ثبت شده و بالا و پایین رفتن قیمت در نمودارهای دارایی های مختلف از جمله ارز دیجیتال خواهین داشت و می تونین تصمیم های بهتری در معاملات بگیرین با ما همراه باشین.
پرایس اکشن چیست؟
پرایس اکشن (Price Action) روشی برای تحلیل نوسانات ابتدایی قیمت هستش و بوسیله بسیاری از معاملهگران علاقمند به تحلیل های کوتاه مدت، مورد استفاده قرار میگیره. در تعریف کلی پرایس اکشن به حرکت قیمت یک دارایی در طول زمان که روی یک نمودار نشان داده میشه، گفته میشه. پرایس اکشن اساس تحلیل تکنیکال هستش و در همهی بازارهای مالی مثل ارزهای دیجیتال و . جواب میده. در واقع، ساختار و الگوهای نمودارهای تحلیل تکنیکال همه بهره گرفته از پرایس اکشن هستن.
در استراتژی پرایس اکشن تنها از روی کندل های ثبت شده روی نمودار قیمت یک دارایی در مورد معاملهی اون (خرید و فروش دارایی) تصمیمگیری میشه. سیگینال های ورود و خروج تولید شده توسط پرایس اکشن قابل اعتماد هستن و در معامله با پرایس اکشن، الزامی به استفاده از اندیکاتور نیستش. پرایس اکشن میتونه با استفاده از نمودارهایی که قیمت رو در طی زمان رسم میکنن، مشاهده و تفسیر بشه. معاملهگران میتونن از نمودارهای متفاوتی برای مشاهده دقیقتر روند، سطوح شکست و معکوس شدن ها استفاده کنن. البته ترجیح بسیاری از تحلیلگران استفاده از نمودارهای شمعی هستش چرا که مشاهده حرکت قیمت رو راحتتر میکنه.
اولویت در Price Action تاریخچه ی قیمتی ارز یا دارایی هستش که شامل نوسانات قیمت در جهت افزایش یا کاهش، خطوط روند و سطوح حمایتی و مقاومتی میشه. پرایس اکشن نشاندهنده ی این هستش که قیمت ها چگونه تغییر میکنن. یک تحلیلگر پرایس اکشن، اندازه نسبی، شکل، موقعیت و حجم نمودارهای میلهای یا شمعی رو بررسی میکنه و بعضا ممکنه اونها رو با اطلاعات بدست اومده از میانگین متحرک و خطوط روند ترکیب کنه.
الگوهای پرایس اکشن و تکنیکال چیست؟
الگوهای پرایسی و تکنیکال چیست؟ الگوهای پرایس اکشن و تکنیکال به الگوهایی گفته میشه که در طول سالیان مختلف چندین و چند بار روی نمودارهای قیمتی دارایی های مختلف شکل گرفته. با توجه به تعریف الگوهای پرایس اکشن تحلیلگران اسم های مشخصی برای این نمودارهای قیمتی انتخاب کردن. دلیل استفاده از این الگوها اینه که معمولاً وقتی یکی از اون ها روی نمودار شکل میگیره، همون نتیجه ای که قبلاً بارها اتفاق افتاده، دوباره تکرر میشه و دقیقا به همین دلیله که بسیاری از فعالان بازارهای مالی ترجیح میدن، بر اساس این الگوها اقدام به خرید و فروش ارز دیجیتال مورد نظرشون کنن چرا که از نتیجهی احتمالی اون آگاه هستن.
البته توجه به این نکته مهم هستش که الگوهای پرایس اکشنی که در مقالات و آموزش های مختلف استفاده میشه مثال هایی به اصطلاح کتابی و صرفاً جهت آشنایی بهتر با این الگوها هستن و ممکنه در دنیای واقعی نمودار قیمت الگوهای معرفی شده به این تمیزی و مرتبی نباشن و به همین دلیل تشخیص اون ها ممکنه سخت به نظر برسه. بنابراین تمرین و مطالعه ی نمونه هایی که در گذشته روی نمودار اتفاق افتادن از اهمیت زیادی داره و میتونه کمک خوبی به افزایش مهارت شما در این زمینه بکنه.
همیشه مقداری احتمال خطا در پرایس اکشن و روند الگوها باید در نظر گرفته بشه. با این حال تجربه و سابقه ی این الگوها نشون داده که نرخ موفقیت در اونها قابل قبوله و میشه با کمی مهارت از اونها استفاده کرد و به سوددهی رسید.
معرفی الگوهای پرایسی و تکنیکال (آموزش الگوهای تکنیکالی)
رسیدیم به قسمت جالب مقاله ی الگوهای پرایس اکشن و تکنیکال چیست؟ آموزش الگوهای پرایس اکشن. اینکه پرایس اکشن چند الگو داره و از این الگوها چگونه استفاده میشه؟ در واقع بیش از صدها الگوی پرایس اکشن وجود دارن که از بین اونها تنها چند مورد تونستن اعتماد سرمایهگذاران رو به خودشون جلب کنن. در ادامه مهمترین و برترین الگوهای پرایس اکشن رو معرفی خواهیم کرد ولی فراموش نکنین که این الگوها قطعی نیستن و احتمال داره در برخی شرایط نتیجهی مورد انتظار رو در پی نداشته باشن.
اما قبل از پرداختن به معرفی و آموزش الگوهای پرایس اکشن و تکنیکال لازمه بدونیم الگوهای پرایسی چند نوع هستن. اگه یادتون باشه یکی از اصولی که تحلیل تکنیکال بر اساس اون شکل گرفته این هستش که گذشته تکرار خواهد شد. بر اساس همین اصل، با مطالعه نمودارهای قیمتی در گذشته می تونیم الگوهایی که بارها و بارها تکرار شدن رو پیدا کنیم و این ادعا رو داشته باشیم که اگه در آینده هم شبیه همون الگوها در نمودارهای قیمتی رخ بده، به احتمال زیاد اتفاقاتی که بعد از اون الگو میوفته رو پیش بینی کنیم. ما در این مطلب دو نوع از الگوها رو مورد بررسی قرار میدیم که هر کدم دارای الگوهای متنوعی هستن:
• الگوهای ادامه دهنده:
واکنش ها در این الگوها به این شکل هستن که با پدید اومدن برخی الگوها در نمودار قیمتی، بازار همون راهی رو که از قبل اومده، ادامه میده. الگوی مثلث، الگوی پرچم و الگوی مستطیل از این نوع هستن که در ادامه معرفی میشن.
• الگوهای برگشتی:
الگوهایی که وقتی اونها رو روی نمودار قیمت می بینیم باید انتظار تغییر روند قیمت رو داشته باشیم، الگوهای برگشتی (Reversal Patterns) نامیده میشن. ما در این مطلب الگوی سقف و کف دو قلو، الگوی سقف و کف سه قلو، الگوی سر و شانه که زیر شاخه ی این نوع هستن رو بررسی خواهیم کرد.
الگوهای پرایسی و تکنیکال ادامه دهنده
آموزش الگوی تکنیکالی | الگوی مثلث
یکی از الگوهای پرکاربرد پرایس اکشن ادامه دهنده، الگوی مثلث یا Triangle هستش که از ترکیب یک خط افقی و یک خط روند تشکیل میشه. خط افقی در این نوع الگو از به هم وصل کردن نقاط بالا یا پایین کندل ها تشکیل میشن. الگوی مثلث به سه حالت الگوی مثلث بالا رونده (صعودی)، الگوی مثلث پایین رونده (نزولی) و الگوی مثلث متقارن روی نمودار قیمت قابل مشاهده هستش.
• الگوی مثلث صعودی: این الگو از یک خط افقی در بالا و یک خط روند صعودی در پایین تشکیل میشه و نشون دهنده ی این هستش که قیمت بعد از خروج از مثلث به سمت بالا حرکت خودشو ادامه خواهد داد.
• الگوی مثلث پایین رونده: الگوی مثلث نزولی از یک خط افقی در پایین و یک خط روند نزولی در بالا تشکیل میشه و نشان میده که قیمت بعد از خروج از مثلث به سمت پایین حرکت خواهد داشت.
• الگوی مثلث متقارن: این الگو از اتصال دو خط روند همگرا تشکیل میشه و نشان دهنده ی این هستش که به زودی قیمت از مثلث خارج شده و به یک سمت حرکت خواهد کرد. این الگو به دلیل متقارن بودن نمیتونه تشخیص بده که حرکت به سمت بالا خواهد بود یا پایین.
آموزش الگوی تکنیکالی | الگوی مستطیل
نوع دوم از الگوهای پرایس اکشن ادامه دهنده که در مقاله ی الگوهای پرایس اکشن و تکنیکال چیست؟ مورد بررسی قرار میدیم و جزء ساده ترین و محبترین الگوهای پرایس اکشن یه حساب میاد، الگوی مستطیل هستش. این الگوی قیمتی هم همانند الگوی مثلث هستش با این تفاوت که در الگو نمودار قیمتی بعد از یک روند، یک حالت رنج رو ایجاد می کنه که قیمت بین دو خط موازی در حال نوسان هست.
معمولا این الگو بعد از یک روند صعودی یا نزولی که قیمت در حال تثبیت هستش و قیمت یک ارز بین دو سطح مقاومتی و حمایتی معامله میشه، بوجود میاد. به دلیل اینکه اگه اوج های قیمتی رو به هم و پایین ترین قیمت ها رو به هم متصل کنیم دو خط افقی رسم میشه که شبیه یک مستطیل میشه به این الگو، الگوی مستطیل میگن.
آموزش الگوی تکنیکالی | الگوی پرچم (Flag)
در ادامه ی آموزش الگوهای پرایس اکشن میرسیم به الگوی پرچم (Flag )که جزء الگوهای ادامه دهنده هستش. این الگو معمولا بعد از یک حرکت صعودی یا نزولی قوی کل میگیره و به دو نوع الگوی پرچم صعودی و الگوی پرچم نزولی تقسیم میشه.
در الگوی پرچم صعودی یک حرکت شدید صعودی رو داریم که بلافاصله بعد از اون در فاصلهی زمانی کوتاهی کندل هایی ثبت میشن که شبیه پرچم هستن. وقتی این الگو ثبت میشن انتظار اینو داریم که روند صعودی ادامه داشته باشه. در الگوی پرچم نزولی برعکس این حالت پدید میاد و روند نزولی بعد از خروج از پرچم حرکت خودشو ادامه میده.
در ادمه ی آموزش الگوهای تکنیکالی نوبت به آموزش الگوهای پرایس اکشن و تکنیکال برگشتی میرسه با ما همراه باشین:
الگوهای پرایسی و تکنیکال برگشتی
آموزش الگوی تکنیکالی | الگوی سقف و کف دوقلو
شاید ساده ترین الگوی برگشتی که وجود داره و راحت میشه تشخیصش داد و بسیار هم کاربردی هستن، الگوی سقف و کف دو قلو باشه.
الگوی کف دوقلو (Double Bottom) که به الگوی دو درّه هم شناخته میشه به الگویی میگیم که در اون قیمت یک ارز دیجیتال یا هر دارایی دیگه دو بار پیاپی و البته به یک اندازه طی کندل های مختلف پایین بیاد و شکلی شبیه دو درّه ایجاد بکنه. در یک حرکت نزولی وقتی قیمت از پایین ترین نقطه برگشت خورده و حرکت رو به بالا داشته، درّه ی اول شکل میگیره. اما این حرکت رو به بالا رو نتونسته ادامه بده و دوباره به سمت پایین رفته و درّه ی دوم رو تشکیل شده. این وضعیت نشون میده که قیمت این ارز توانایی پایین تر رفتن از درّه اول رو نداشته در نتیجه انتظار میره حرکت قیمت برگشت خورده و صعودی بشه.
الگوی سقف دوقلو (Double Top) که به الگوی دو قله هم نامیده میشه به الگویی گفته میشه که در اون قیمت یک ارز دیجیتال دو بار پشت سر هم و به یک اندازه طی کندل های مختلف بالا میره و شکلی شبیه دو قله بوجود میاره. این الگو در حرکتی صعودی خودشو نشون میده و خبر از تغییر قیمت از صعودی به نزولی میده.
رخ دادن هر کدوم از این روندها نشون دهنده ی تغییر جهت روند هستش یعنی روند صعودی رو به روند نزولی تبدیل می کنن و روند نزولی رو به روند صعودی تبدیل می کنن.
آموزش الگوی تکنیکالی | الگوی کف و سقف سه قلو
در ادامه مقاله "الگوهای پرایسی و تکنیکال چیست؟ آموزش الگوهای تکنیکالی" میرسیم به دومین الگوی کاربردی در بخش الگوهای برگشتی که به الگوهای سقف و کف سه قلو معروفن. این الگوها مانند الگوی سقف دوقلو الگوی مثلث و نحوه خواندن آنها و کف دوقلو بوده و نحوه ی بررسی و زیر نظر گرفتن اونها تقریبا شبیه همان الگوهای دوقلو هستش.
نکته ی بسیار مهم در مورد این الگوهای قیمتی اینه که تا تکمیل شدن کل الگو باید صبر داشت و در صورت تکمیل شدن الگو، بستگی به شکستن یا نشکستن خط مقاومت یا حمایت، در مورد بی اعتبار بودن یا نبودن این الگوها تصمیم گرفت.
آموزش الگوی تکنیکالی | الگوی سر و شانه
الگوی بسیار معتبر دیگه ای که در بازار به وفور یافت میشه و از نوع الگوهای برگشتی محسوب میشه الگوی سر و شانه یا (Head and Shoulders) هستش. این الگو در هر دو روند صعودی و نزولی شکل می گیره و در هر دو باعث تغییر جهت روند میشه. در صورتی که این الگو در الگوی مثلث و نحوه خواندن آنها روند نزولی شکل بگیره به اون الگوی سر و شانه معکوس میگن.
الگوی سر و شانه ابتدا با یک حرکت صعودی کوچک شروع میشه، سپس یک حرکت صعودی بزرگتر شکل میگیره و بلافاصله بعد از اون یک حرکت صعودی کوچک دیگه به همون شکل و اندازهی حرکت صعودی کوچک اول انجام میشه. در این الگو حرکات صعودی کوچک نقش شانه های چپ و راست و حرکت صعودی بزرگ میانی نقش سر رو ایفا میکنن. وقتی این الگو به این شکل روی نمودار شکل بگیره میشه انتظار سقوط قیمت و تغییر روند از صعودی به نزولی رو داشت.
شکل الگوی سر و شانه ی معکوس برعکس الگوی سر و شانه ی اصلی و رو به پایین هستش. در این صورت انتظار پایان روند نزولی و شروع حرکت قیمت به سمت بالا دور از انتظار نیستش.
سخن آخر
در این مقاله با عنوان "الگوهای پرایس اکشن و تکنیکال چیست؟ آموزش الگوهای تکنیکالی" در مورد پرایس اکشن و الگوهای پرایس اکشن صحبت شد و مقاله رو با آموزش الگوهای تکنیکالی که شامل الگوهای ادامه دهنده و الگوهای بازگشتی میشه، ادامه دادیم. الگوهای آموزش داده شده تمام الگوهایی نیستش که در اختیار تحلیگران و معامله گران هست اما از پرکاربردترین اونها به حساب میان. برای موفقیت در حوزه ی کریپتوکارنسی و رسیدن به سود شناخت الگوهای پرایس اکشن ضروری هستش. برای یادگیری کامل پرایس اکشن به همراه الگوها و نحوه ی استفاده از اونها به دوره ی آموزش پرایس اکشن مراجعه کنین موفق و پرسود باشین.
در بازار .
الگوهای ادامه دهنده (Continuous Patterns) که بنام الگوهای الگوی مثلث و نحوه خواندن آنها تحکیمی نیز شناخته شده اند حالتی از روند خنثی می باشند که قیمت بعد از طی آنها به مسیر حرکتی پیشین خود ادامه می دهد. این الگوها در قیاس با الگوهای بازگشتی، در زمان کوتاهتری تشکیل می شوند و شامل انواع زیر هستند:
■ مثلث Triangle
- افزایشی Ascending: خط روند پایینی افزایشی و خط روند بالا افقی (سطح مقاومت)
- کاهشی Descending: خط روند بالا کاهشی و خط روند پایین افقی (سطح حمایت)
- متقارن Symmetrical: شامل ۲ خط روند، بالایی کاهشی و پایینی افزایشی
■ پرچم
- مثلثی Pennant
- چهارگوش Flag
■ کنج (گوشه) Wedge
■ مستطیل Rectangle
■ فنجان و دسته Cup and Handle
■ حرکت موزون
برای رسم الگوهای مثلث کاهشی و افزایشی به ۴ نقطه و برای رسم مثلث متقارن به ۶ نقطه نیاز داریم.
قیمت معمولاً در فاصله بین دوسوم تا سه چهارم از اندازه افقی الگوی مثلث، الگو را شکسته و به روند قبلی خود ادامه می دهد.
بعد از شکست مثلث، معمولاً حرکت برگشتی داریم و نقطه رأس مثلث بعنوان حمایت یا مقاومت عمل می کند.
در تمام الگوهای ادامه دهنده، حجم با نزدیک شدن به نقطه رأس کاهش یافته و پس از شکست الگو به شدت افزایش می یابد.
نحوه محاسبه هدف قیمتی در شکل های فوق به تصویر کشیده شده است.
در پرچم های چهارگوش، چنانچه روند افزایشی باشد، جهت پرچم به سمت پایین است و یا بالعکس.
پرچم مثلثی کاملاْ شبیه مثلث متقارن است لیکن در مدت زمان کوتاهتر (۳-۲ هفته) تشکیل می گردد.
نحوه محاسبه هدف قیمتی در اشکال فوق مشخص است.
این دو الگو در بازارهای مالی به دفعات دیده می شوند.
همزمان با شکل گیری این نوع از الگوها، حجم معاملات در حد قابل توجهی رشد می کند. مثل همیشه حجم معامله در حرکات صعودی اهمیت بیشتری نسبت به حجم معاملات در حرکات نزولی دارد.
کنج ها شبیه مثلث های متقارنی می باشند که در یکی از جهات رو به بالا یا پایین شیب دارند. شیب کنج در خلاف جهت حرکت اصلی روند قبل از وقوع آن می باشد. مثلاْ در شکل فوق، روند صعودی ولیکن شیب کنج رو به پایین است.
جهت حرکت قیمت بعد از کنج معمولاْ در خلاف جهت شیب کنج است. مثلاْ در شکل فوق، شیب کنج رو به پایین ولی جهت قیمت بعد از خروج از الگو رو به بالاست.
مستطیل ها بین دو حمایت و مقاومت موازی شکل می گیرند.
دقت کنید که اگر حجم معاملات در رالی های صعودی بیش از رالی های نزولی بود، الگو بصورت ادامه دهنده و رو به صعود می شکند ولیکن چنانچه حجم معامله در زمان های نزول بیشتر شد، می تواند بعنوان اخطاری به تحلیلگر ارزیابی شده و نشان از الگویی برگشتی باشد.
حرکت الگوی مثلث و نحوه خواندن آنها برگشتی در این الگو بکرات دیده می شود.
هدف قیمتی معادل پهنای الگو پس از شکست محاسبه می شود.
الگوی مستطیل با نام های "محدوده معامله" و یا "ناحیه تراکم" نیز خوانده می شود.
فنجان و دسته نیز از الگوهای نه چندان رایج بازار بشمار می آیند.
یک استثناء:
اگرچه شهرت الگوی سروشانه به عنوان یک الگوی برگشتی مطرح است، اما برخی اوقات به عنوان الگوی ادامه دهنده نیز ظاهر می شود. با این تفاوت که نحوه شکلگیری آن به عنوان یک الگوی ادامه دهنده متفاوت است. الگو با شکستن خط گردن کامل ميشود.
امواج الیوت و نحوه کارکرد آن در بازار ارزهای دیجیتال
نظریه امواج الیوت توسط رالف نلسون الیوت (Ralph Nelson Elliott) برای توصیف حرکت قیمت ها در بازارهای مالی تهیه شده است که در آن او الگوهای تکراری و موجهای هندسی را مشاهده و شناسایی کرد. او این امواج را در حرکات قیمت سهام و در رفتار مصرف کنندهها مشخص کرد. اصطلاح سوار شدن بر روی موج که در آن سرمایهگذاران در تلاش برای سودآوری از یک روند بازار هستند نیز از این نظریه گرفته شده است.
نکات مهمی که در مورد نظریه امواج الیوت باید بدانید :
- نظریه امواج الیوت روشی برای تجزیه و تحلیل فنی است که در آن به بررسی الگوهای تغییرات قیمت در بلند مدت، در اثر تغییرات مداوم در احساسات سرمایهگذاران میپردازد.
- این تئوری دارای دو نوع مشخص موج است، امواج جنبشی و اصلاحی.
- تمامی امواج در این نظریه به خودی خود در یک مجموعه بزرگتر از امواج قرار دارند که به همان الگوی جنبشی / اصلاحی پایبند هستند، که به عنوان روشی بر پایه هندسه فراکتال برای سرمایه گذاری توصیف شده است.
نظریه امواج الیوت چگونه شکل گرفت
نظریه امواج الیوت توسط رالف نلسون الیوت در سال ۱۹۳۰ تدوین شد. او بعد از اینکه به علت بیماری مجبور به بازنشستگی شد، برای پر کردن وقت خود به چیزی احتیاج داشت، بنابراین شروع به مطالعه ۷۵ سال نمودارهای سالانه ، ماهانه ، هفتگی و روزانه که خود آنها را در فهرست های مختلف وارد نموده بود، کرد. این تئوری در سال ۱۹۳۵ هنگامی که الیوت پیش بینی عجیبی از بورس اوراق بهادار کرد عملی شد. الیوت در آن زمان به درستی پیشبینی کرد که شاخص بورس به پایینترین میزان خود خواهد رسید، و از آن زمان به بعد این تئوری به عنوان یک رکن اصلی برای هزاران مدیر بورس ، بازرگان و سرمایهگذاران خصوصی بدل شد.
الیوت قواعد خاص حاکم بر نحوه شناسایی ، پیش بینی و سرمایه گذاری در الگوهای موج خود را تشریح کرد. تمامی کتابها، مقالات و نامههای او در این زمینه در سال ۱۹۴۴ تحت عنوان شاهکار الیوت (R.N. Elliott’s Masterworks) منتشر شد. نظریه جهانی امواج الیوت بزرگترین منبع تحلیل مالی مستقل و پیشبینی بازار در دنیا است و تمام بازارهایی که از آن استفاده میکنند به نام بازار مدل الیوت شناخته میشوند.
الیوت همواره متذکر بود که این الگوهای هیچگونه اطمینان قطعی در مورد حرکت قیمت های آینده ارائه نمیدهند، بلکه به منظور کمک برای تشخیص احتمالات در مورد آینده بازار کمک می کنند و آنها را می توان همراه با انواع دیگر تجزیه و تحلیل فنی، استفاده کرد. اما همیشه معاملهگران ممکن است در یک زمان معین تعابیر مختلفی از ساختار امواج الیوت در یک بازار داشته باشند.
نحوه کارکرد امواج الیوت
بر طبق نظریه الیوت به طور کلی حرکت صعودی در بازار به ۵ موج تقسیم میشود که با نام موجهای جنبشی معروفند و در مقابل آن ۳ موج وجود دارد که به موجهای اصلاحی معروف است. پنج موج صعودی با اعداد ۱ تا ۵ نمایش داده شده است و سه موج اصلاحی با ABC علامتگذاری میشود. که این الگوها در بازههای زمانی کوچک و بزرگ مشخص میشوند. در حالت ایده آل ، الگوهای کوچکتر را می توان در الگوهای بزرگتر شناسایی کرد. نحوه کارکرد امواج الیوت نیز از اطلاعات بدست آمده از این الگوها است که با قرار دادن آنها در اصلاح فیبوناچی میتوان از جهت حرکت بازار اطلاع پیدا کرد و به خرید و فروش با میزان ریسک کمتر دست زد.
در مدل الیوت، تغییر قیمت بازار همیشه بر طبق روند حرکتی این دو موج جنبشی و اصلاحی است. موجهای جنبشی دارای ۵ موج است، موج ۱، ۳ و ۵ صعودی و موج ۲ و ۴ اصلاح کننده قیمت هستند. در شکل بالا ۳ موج صعودی به ۵ قسمت تقسیم شدند و به شکل ((i)), ((ii)), ((iii)), ((iv)), ((v)) نمایش داده شده است و دو موج اصلاحی نیز هرکدام به سه بخش تقسیم شده و از نمادهای ((a)), ((b)), ((c)) برای هر قسمت استفاده شده است. که در نظریه الیوت به این ۵ موج که هرکدام دارای چند ریز موج است به طور کلی موج اول میگویند.
موجهای اصلاحی نیز از ۳ موج تشکیل شده است ، موج اول که شامل ۵ مرحله نزولی است به نام موج A و سپس موج سه مرحلهای اصلاحی به نام موج B و در آخر یک موج نزولی دیگر به نام موج C. و این ۳ موج در اصطلاح موج دوم نامیده میشوند. در بازار خرسی روند غالب رو به پایین است ، بنابراین این الگو معکوس می شود، یعنی پنج موج پایین و سه موج به بالا خواهد شد.
تمامی این درجهبندیهای صورت گرفته در نظریه امواج الیوت، برای شناسایی چرخهها است تا تحلیلگران بتوانند موقعیت یک موج را در پیشرفت کلی بازار مشخص کنند. تمامی مراحلی که در چرخه موجهای الیوت وجود دارد را میتوان در بازههای زمانی هفتگی، ماهانه و یا سالانه بازار پیدا کرد. این الگو را میتوان در تمامی نمودارهای EWF استفاده کرد.
استفاده از امواج الیوت در بازار ارزهای دیجیتال
همانطور که گفته شد نظریه امواج الیوت مبتنی بر مفهوم الگوهای تکراری، که تحت تأثیر روانشناسی سرمایهگذاران بوده، شکل گرفته است. رالف نلسون الیوت یک تحلیلگر مستقر در ایالات متحده بود و پس از سالها تحقیق و تجزیه و تحلیل داده های بازار سهام ، کتاب اصل موج (The Wave Principle) را نوشت که در آن تئوری خود را شرح می داد. روش او در تجارت سنتی پذیرش گستردهای پیدا کرده است و اکنون به عنوان یک شاخص رایج در تجارت ارزهای دیجیتال مورد استفاده قرار میگیرد.
شاخص امواج الیوت به نوسانات در عملکرد قیمت، تحت تأثیر روانشناسی جمعی، تریدرها نگاه میکند. این نوسانات اغلب در الگوهای یا موجهای تکراری به وجود میآیند و با شناسایی در مراحل اولیه شکلگیری این موجها، تریدرهای ارز دیجیتال میتواند قیمت ارز را باتوجه و نوع موج و الگوهای آن پیشبینی کنند.
الگوی شکست امواج الیوت
دو نوع موج مختلف وجود دارد که توسط نشانگر امواج الیوت مشخص شده اند : ضربهای و اصلاح کننده. امواج ضربهای دقیقا همسو با حرکت بیشتر تریدرها بوده و از ۵ موج تشکیل شده است. ریتم حرکتی این امواج مانند تصویر زیر است : موجهای ۱، ۳ و ۵ به صورت حمایتی عمل میکنند، در حالی موجهای ۲ و ۴ اصلاحاتی در این روند خاص هستند.
این پنج موج را میتوان به شرح زیر توضیح داد:
- موج اول : مربوط به سرمایهگذاران است که به عنوان مثال دست به خرید بیت کوین میزنند زیرا به نظر آنها قیمت آن از ارزش واقعی آن کمتر است.
- موج دوم : هنگامی است که بعضی از سرمایهگذاران به سود میرسند که این امر سبب اصلاح قیمت بیت کوین میشود.
- موج سوم : با توجه به موج ۱، گروه بزرگی از تریدرها این مسئله را صعودی میدانند و تصمیم می گیرند از موج ۲ که موجب کاهش قیمت شده استفاده کنند و به خرید و ترید بیتکوین بپردازند. معمولا این بلندترین موجی است که شکل میگیرد.
- موج چهارم : بعد از فشار قوی موج سوم، سرمایهگذاران اکثرا سود مناسبی میکنند که سبب اصلاح دوباره قیمت میشود.
- موج پنجم : موج نهایی معمولا زمانی تشکیل میشود که تعداد بسیار زیادی از تریدرها دیگر توانایی مقاومت در برابر از دست دادن فرصت سرمایه گذاری سودآور (FOMO) را ندارند. این امر سبب شکلگیری الگوی ABC میشود.
الگوی ABC امواج الیوت
الگوی ABC که معمولا با نام موج اصلاحی شناخته میشود، به عنوان تصحیح کننده الگوی ۵ موج به کار میرود. که ساختار آن به صورت یک الگوی ۳ موج است. در شکل زیر چگونگی تشکیل این امواج نشان داده میشود.
الیوت در کتاب خود ۲۱ الگوی اصلاحی مختلف ABC را بیان کرده است. با این حال ، تریدرهای ارزهای دیجیتال تمایل دارند که روی بروزترین و ساده ترین الگوهای ABC متمرکز شوند که شامل : الگوی زیگ زاگ (Zig-zag) ، الگوی صاف (مستطیل) و الگوی مثلث میشوند. برخلاف امواج جنبشی تشخیص امواج اصلاحی کار بسیار دشواری است. برای آشنایی بیشتر با الگوهای موج اصلاحی به برخی از قوانینی که در هنگام رخ دادن آنها میافتد اشاره میکنیم.
برای اینکه تشخیص دهید که موج اصلاحی شما از نوع زیگزاگ است، قوانین زیر حتما باید اتفاق بیافتد
- الگوی زیگزاگ دارای سه موج است
- موج A به صورت جنبشی و نقطه شروع شیب است
- موج B می تواند از هر الگوی اصلاحی استفاده کند
- موج C به صورت جنبشی و نقطه انتهای شیب است
- موج B کوتاهتر از موج A است
- موج C بلندتر از موج B است
- موج B یک موج اصلاحی است
برای اینکه تشخیص دهید که موج اصلاحی شما از نوع صاف (مستطیل) است، قوانین زیر حتما باید اتفاق بیافتد
- الگوی صاف دارای سه موج است
- موج A می تواند هر نوع الگوی تصحیح به جز مثلث باشد
- موج B می تواند هر نوع الگوی تصحیح باشد (در بیشتر موارد زیگزاگ است)
- موج C به صورت جنبشی و نقطه انتهای شیب است
- بلندی موج B بیشتر از ۹۰ درصد موج A است
- موج C معمولا هم اندازه و یا کمی بلندتر از موج B است
- موج B یک موج اصلاحی است
البته باتوجه به بلندی موج B و C این الگو دارای ۳ مدل است
- معمولی : این الگو همگامی اتفاق میافتد که تقریبا بلندی هر سه موج به یک اندازه باشد
- گسترده : این الگو همگامی اتفاق میافتد که موج B از موج A، و موج C از موج B بلندتر باشد
- مداوم : این الگو همگامی اتفاق میافتد که موج B از موج A بلندتر باشد اما موج C از موج B کوتاهتر باشد
در کل ، امواج جنبشی و اصلاحی در کنار هم، به اصطلاح “حرکت ۳-۵” را تشکیل می دهند ، که می تواند در مدت زمان از ۱ دقیقه تا یک سال رخ دهد.
الگوی تجارت امواج الیوت در بازارهای ارز دیجیتال
برای استفاده از الگوی امواج الیوت در تجارت ارزهای دیجیتال باید به قوانین زیر توجه داشته باشید:
- موج ۳ هرگز نمی تواند کوتاهترین موج جنبشی باشد
- موج ۲ هرگز نمی تواند پایینتر از شروع موج ۱ باشد.
- موج ۴ هرگز نمی تواند از بیشترین قیمت موج ۱ کمتر باشد.
- اگر موج ۲ سریع تمام شود، موج ۴ بیشتر طول میکشد و برعکس
- استثنا در امواج جنبشی: اگر طول موج های ۱ و ۳ هم اندازه باشند، به احتمال زیاد موج ۵ هم همون اندازه خواهد بود.
اگر یکی از قوانین فوق شکسته شود ، کل الگوی شما بیاعتبار است. البته که لیستی از قوانین اضافی نیز وجود دارد که باید به آنها رعایت شود، اما این قوانین از اهمیت کمتری برخوردار بوده و می توانند شکسته شوند.
هم اکنون برای مثال میتوانید به نمودار قیمتی بیت کوین در زیر توجه کنید. ما حرکت ۳-۵ را برای در نمودار آن مشخص کردهایم. قیمت در ابتدای شروع موج ۱ به کمترین میزان خود رسیده است، قبل از اینکه شروع به سیر صعودی داشته باشد. و به محث پایان یافتن موج ۵، الگوی ABC شکل گرفته و شاهد کاهش قیمت هستید.
در این مثال تمامی ۳ قانون اصلی که گفته شد رعایت شده است. اصلیترین نکته در مورد امواج الیوت این است که شما بتوانید موجها را به درستی تشخیص دهید. این امر به ویژه در هنگام شناسایی امواج ۳ و ۵ بسیار مهم است. برای فهمیدن اینکه امواج ۲ و ۴ دقیقا چه زمانی به پایان میرسند، تریدرها از اصلاح فیبوناچی (Fibonacci retracement) استفاده میکنند.
برای اینکه بیشتر با کارکرد این اصلاح آشنا شوید، ما همان نمودار قسمت قبلی را با اضافه کردن اصلاح فیبوناچی به شما نشان میدهیم. همانطور که در تصویر مشخص شده، موج دوم هنگامی که به ۷۸.۶ درصد اصلاح فیبوناچی میرسد به اتمام میرسد. با این اطلاعات و دانستن اینکه موج ۲ نمی تواند از موج ۱ پایینتر بیاید ، برای اینکه در تریدمان ضرر نکنیم میتوانیم از لحظه شروع قیمت موج ۱ استفاده کنیم و سرمایهگذاری را در نقطهای که کمترین میزان نوسان را دارد انجام دهیم.
تریدرهای معمولا از سطح ۳۸.۲ درصد تا ۷۸.۶ درصد فیبوناچی برای پیدا کردن اتمام موج ۲ و شروع موج ۳ استفاده میکنند. زیرا در این محدوده است که پیشبینی ما درست از آب در میآید و عملکرد قیمت در موج اصلاحی ۲ پایین تر از شروع موج ۱ نخواهد بود. اینگونه است که تریدرهای ارز دیجیتال موجهای بازارها را میگیرند و به اصطلاح برروی آن سوار میشوند تا بیشترین سود ممکن را ببرند. اما همیشه به یاد داشته باشید که عملکرد قیمت باید ۳ قانون اصلی را رعایت کند. اگر اینگونه نباشند ، الگوی امواج الیوت اعمال نمی شود و بهتر است از شاخص های مختلف فنی دیگر برای پیشبینی وضع قیمت استفاده کنید
نتیجهگیری
نظریه امواج الیوت یک چارچوب کامل برای درک رفتار بازار ارائه می دهد ، و با یافتن پاسخ این سوال که، دقیقا ما کجا قرار گرفتهایم؟ به سازماندهی نظرات ما در مورد بازار کمک می کند. ترکیب نظریه الیوت با نسبتهای فیبوناچی، به تریدرها کمک میکند تا تصمیمگیری کنند ، برخی از نقاط خوب ورود و خروج را فراهم میکند و در نتیجه اعتماد به نفس تریدرها را افزایش میدهد. از طرف دیگر ، نقص اصلی نظریه موج الیوت میزان بالای وابستگی به تصمیم کاربران است. یافتن دو تحلیلگر موج الیوت که به نتیجه گیری یکسان برسند یا الگوهای موج یکسانی را ترسیم کنند دشوار است.
به طور خلاصه ، تجزیه و تحلیل امواج الیوت یک روش عالی برای فراهم آوردن اطلاعات در هنگام تحلیل بازار است، اگرچه تجارت را صرفا با استفاده از تجزیه و تحلیل این موج نیز توصیه نمیکنیم. درعوض، سعی کنید در کنار این روش از ابزارهای دیگری مانند میانگین حرکت یا نوسان ساز استفاده کنید تا تصمیم نهایی در مورد خرید یا فروش یک ارز دیجیتال بگیرید.
کلام آخر
متخصصان امواج الیوت تاکید دارند که صرفا به دلیل اینکه بازار از یک الگو فراکتال استفاده میکند ، نمیتوان آن را الگوی مثلث و نحوه خواندن آنها به راحتی پیش بینی کرد. به عنوان مثال اگر درخت را به عنوان یک الگو فراکتال فرض کنیم ، این بدان معنی نیست که هر کسی می تواند مسیر هر یک از شاخه های آن را پیش بینی کند. از نظر کاربرد عملی ، اصل امواج الیوت مانند سایر روش های تحلیل ، نیاز به مطالعه فراوان و درک کافی از آن دارد.
یکی از نقاط ضعف اصلی این است که کاربران اکثرا مقصر شکست خود را ضعف در تئوری میدانند تا در اشتباه خواندن نمودارها، که این امر سبب میشود که آنها هرگز در فهمیدن اینکه یک موج چه موقع به پایان میرسد عاجز باشند. با این حال معاملهگرانی که به تئوری امواج الیوت باور دارند با شور و شوق از آن دفاع می کنند.
دیدگاه شما